موضوع : علل مهاجرت نخبگان ایران به خارج از کشور
توضیح: این فایل به صورت ورد و آماده ی پرینت می باشد
پيشگفتار
هنگامي كه به برنامه مستند مهاجرت از صدا وسيماي جمهوري اسلامي ايران در ذهن خود مرور ميكنم، نخبگان ايران را در آنسوي مرزها، تجسم مي كنم؛ مغزهايي كه براي هر كدام از آنان ميليونها بلكه صدها ميليارد دلار هزينه مادي صرف گرديده است كه اگر آنرا هم، كنار بگذاريم هزينه معنوي كه صرف تربيت و پرورش آنان گرديده است نميتوان از آن صرفنظر كرد. اين هزينه معنوي از خانواده تا اجتماع ومعلم واستاد صرف پرورش اين مغزها گرديده است و اينك با اندك تلنگري از اين كشور خارج و در خدمت بيگانگان قرار گرفتهاند. مغزهاي نظير پروفسور مجيد سميعي معروف به امپراتور جراحي جهان و پروفسور موسي رحمان زاده معروف پرزيدنت جراحي ترميم جراحات سوانح و تصادفات كه در آلمان زندگي ميكنند و اين نوابغ چه زيبا از هويت اسلامي وايراني خود دفاع ميكردند در ذهن خود مرور مي نمايم، اضطراب و پريشان سلولهاي مغزم را تحت فشار قرار ميدهد. و ميليونها انسان كه هموطني كه؛ ميتوانستند با دستهاي معجزهگر آنان از بيماري و رنج رهايي يابند دلم را لرزان ميكند و سوالات زياد اما جوابهاي ناقص در ذهنم صف ميكشند ياد سخن ياكوفلوف مشاور گورباجوف به ذهنم خطور ميكند. «ما شوريها بالقوه قوي بودهايم ولي نتوانستيم آنرا بالفعل تبديل نماييم»
شايد اين جمله داستان رفع مجهولات ذهني من گردد. چرا ما با وجود اينكه منابع مختلف مادي و معنوي برخورداريم نتوانستهايم آنرا بالفعل نماييم وبه اين دردهاي بي درمان مبتلا شدهايم. در آخر از استاد محترم جناب آقاي دكتر ابوالقاسم طاهري كه مرا با راهنمائيهاي خود در رفع نواقص اين مقاله هر چند ناقص ياري كردهاند تشكر مينمايم و توفيق آنجناب را از خداوند منان بيش از گذشته خواستارم.
سوال اصلي: علل مهاجرت نخبگان ايران به كشور
فرضيه:علل مهاجرت نخبگان ايران به خارج كشور ميتواند بر حسب نظريه سيستمي متعدد، مانند كاش دستمزدها، سياست زدگي دانشگاهها، عدم منزلت علمي نخبگان در كشور و …باشد.
فصل 1
نظريات مهاجرت
نظريات مهاجرت
مهاجرت يا IMMigratiopn بطور كلي در مفهوم جابهجايي و انتقال جمعيت در مكان يا تحرك جغرافيايي جمعيت استفاده ميشود.
ولي در معناي خاص آن عبارتست از نقل مكان انفرادي يا جمعي انسانها با تصميم به تغيير محل اقامت و كار بطوردائم يا براي مدتي طولاني و بيش از يك سال.
در تعريف ديگر مهاجرت عبارتست از تحركات جغرافيايي يا مكاني است كه بين دو منطقه جغرافيايي انجام ميشود. اين حركت شامل ترك يك منطقه و اقامت پيوسته در منطقهاي ديگر ميباشد كه آنرا مهاجرت دائمي ميگويند. در تعريف ديگر مهاجرت عبارتست از: كوچ و جابهجايي جمعيت از نقطهاي به نقطه ديگر ميباشد. مهاجرت برحسب عوامل مختلف موثر نظير مرز ساسي كشورها، مدت مهاجرت، خواست واراده جمعي بودن به 4 گروه تقسيم ميشود هر گاه 2 يا 3 شاخه در دسته بنديها و خيلي هستند.
1- مهاجرت با توجه به مرزهاي سياسي
2- مهاجرت با توجه به عامل زمان
2- مهاجرت باتوجه به عامل خواست واراده
4-مهاجرت از نظر شكل تذكر چون مهاجرت باتوجه به مرزهاي سياسي مورد بحث ما در اين مقاله است به تعريف اشاره نموده واز بقيه خودداري ميكنيم.
مهاجرت با توجه به مرزهاي سياسي به دو شاخه تقسيم ميشوند. الف :مهاجرت داخلي: تغيير محل اقامت از يك مكان به مكان ديگر در يك كشور باسرزمين معين در چارچوب مقررات و تقسيمات آن كشور. مانند مهاجرت روستائيان ايران به كلان شهرها
ب: مهاجرت بين المللي:مهاجرت بين المللي برخلاف مهاجرت خارجي كه در عرف بين الملل؛ حداقل يكي از آن دو كشور مستقل به حساب نميآيد؛ بين دو كشور مستقل انجام ميگيرد مانند مهاجرت نخبگان ايران به آمريكا
در تعريف مهاجرت نخبگان با فراز مغزها يا مهاجرت صلاحيتها كه در زبان لاتين (Drainbrain) ناميده ميشود گونهاي از مهاجرت ميباشد كه در آن عنصر آموزش وبه كارگيري علم در محيطي مساعد نهفته است بعبارت ديگر؛ فرار مغزها به معني مهاجرت افراد متخصص و تحصيلكرده اي است كه كشورهاي صنعتي و پيشرفته جهان را مكان مناسب جهت رشد و ارتقا اندوخته هاي علمي خودش دانسته و به لحاظ فرهنگي بهترين زمينه را براي انتشار آموختههاي خود ميدانند آمريكاو كانادا مهمترين مراكز جذب نخبگان ايران ميباشد. در يك نظر بايد گفت نظريات مهاجرت دررشتههاي علوم انساني از جمله علوم سياسي عام و از منظر مختلف تعريف ميشوند. كه به اختصار با ذكر نام توضيح اين نظريات در زير ميآيد:
1- ديدگاه اقتصادي:
اين ديدگاه در داخل ومجموعه خود به 4 شاخه تقسيم ميشود كه به ترتيب با ذكر نام آنها؛ تغريف مختصر نيزميگردند: الف: نظريه كلاسيك:اين نگرش با آراء و عقايد آدام اسميت (1788) اقتصاد دانان كلاسيك وپيروان او گره ميخورد طبق اين نظريه مهاجرتها اعم از داخلي و بين المللي مكانيزمي براي باز توزيع نيروي كار وي؛ كارگران مهاجر را نيز تابع قانون عرضه و تقاضا ميدانست وآنرا نه تنها باعث رشد اقتصادي دو منطقه مهاجر پذير و مهاجر فرست، بلكه وسيلهاي براي بهبود وضع كار و اشتغال به شمار ميآورد.
ب: نظريه نئوكلاسيكها: اقتصاد داني چون ساستاد (1962) هاريس و تودارو؛ اين نظريه را كمي تغيير دادند:
بر پايه اين نظريه؛ از لحاظ ديد كلان اقتصادي هر جا نيروي عرضه كار پيش از سرمايه ميباشد دستمزدها رو به كاهش ميگذارد و بعكس هر جا نيروي كاركمتر از سرمايه باشد دستمزدها افزايش مييابد و در نتيجه روند مهاجرت نيروي انساني از منطقه با نيروي كار بيشتر و سرمايه و دستمزد كمتر به طرف منطقه نيروي كار كمتر و سرمايه و دستمزد بيشتر ميروند و در نتيجه هنگاميكه تعادل بين نيروهاي كار و دستمزدها برقرار شود مهاجرت متوقف ميشود. تئوري مهاجرتي نئوكلاسيكها بر تفاوت دستمزدها واحتمال كاريابي استقرار مييابد و عواملي كه در جذب يا دفع مهاجرت مؤثر است؛ عنايت نكرده است از جمله: 1-تغيير سياستهاي بين المللي و غير كارآمد و محاسبات اوليه مربوط به آن، اوضاع و احوال اقتصادي و تصميم گيريهاي سياسي از عوامل مهم و اثرگذار بر جريانات مهاجرتي است.
1- تغيير سياستهاي بين الملل و غير كارآمد محاسبات اوليه مربوط به آن، اوضاع و احوال اقتصادي و تصميم گيريهاي سياسي از عوامل اثر گذار بر جريانات مهاجرتي است.
2- احتمال تحقق فرض مشابهت بين بين مبدا ومقصد كه به مهاجرت و تامين آن در مقصد وكاهش مازاد آن در مبدا مي انجامد و به تامين هر چه مطلوبتر اشتغال تام در آن منطقه تاثير ميگذارد و در نتيجه نظريه نئوكلاسيكها را با ترديد موجه مي كند. چه مهاجران درمقصد؛ مهارتهاي لازم را به دست ميآورند و در بازار كار كشور مهاجر پذير جذب مي شوند. به همين دليل مهاجرت به صورتهاي گوناگون در شرايط جديد ادامه مييابد و با نوسانات گذرايي نيز مواجه ميشود.
3- نظريه نئوكلاسيك ها در مقياس خود جاي بحث دارد تجربيات اخير نشان ميدهد وجود تفاوتهاي زياد دستمزد بين سرزمينهاي مهاجرفرست و مهاجرپذير كه به مراتب بيش ازهزينههاي مهاجرت است،موجب استمرار مهاجرتها و در مواردي تشديد آنها شده است
ج: نظريه اقتصاد جديد مهاجرت:
برطبق اين نظريه مهاجرت اقدامي است كه از طرف افراد انجام ميگيرد و بطور وسيعي در رابطه باعملكردي كه آنان در جامعه دارند ميباشد اين امر فقط براي افزايش درآمد نبوده است بلكه اقدامي است براي به حداقل رساندن خطراتي مانند فقدان امنيت و بيمه، داد و ستد، كاستيهاي بازار، فقدان بيمة بيكاري و غيره ميباشد، اين امر موجب ميشود كه كشور مهاجر فرست است از ارز خارجي كشور مهاجر پذير كه ارزش به مراتب بالاتر از سرمايه محلي دارد برخوردار شده و در نتيجه توسعه ملي كشور مهاجر فرست كمك شود. برخي از محققان از جمله تايلور (1992) و استارك (1994) به اين مساله از جهت ديگر توجه مينمايد اين كه پول ارسالي بوسيله مهاجران نه تنها موجب بهبود اوضاع اقتصادي كشور مهاجر فهرست شده كه باعث افزايش درآمد خانوارهاي مهاجر فرست و در نتيجه نوعي منزلت اجتماعي بالاتر نسبت به خانوارهاي هم تراز مينمايد و در نتيجه پديده مهاجرت بين المللي را تشديد مينمايد تفاوت عمده نظريه اقتصاد جديد مهاجرت به اين شرح است:
فهرست مطالبپيشگفتار 1
سوال اصلي: 2
فصل 1 3
نظريات مهاجرت 3
نظريات مهاجرت 4
1- ديدگاه اقتصادي: 5
ج: نظريه اقتصاد جديد مهاجرت: 7
د: نظريه بازار دوگانه: 9
2- ديدگاه اجتماعي: 10
ديدگاه سيستمي 11
فصل 2 13
وضعيت مهاجرت نخبگان در جهان و ايرانوضعيت مهاجرت نخبگان در جهان و ايران 13
صنعت 17
آموزش 17
مجموع 17
فصل 3 26
علل مهاجرت نخبگان 26
پيش درآمد:جهاني شدن علت العلل مهاجرت نخبگان: 27
عوامل موثر در مهاجرت به آمريكا 30
رسيدن به استانداردهاي بالاي زندگي 30
نتيجه گيري: 39
فهرست منابع 42