موضوع : فنون تدریس لغات انگلیسی
توضیح: این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
انگليسي چيست؟
(ريشه ها)
تاريخ مختصر از منابع و رشد زبان انگليسي
تاريخ زبان انگليسي واقعاً با ورود قبايل آلماني كه در دوره قرن پنجم حمله كرده بودند شروع شد، اين قبايل انگلهاو ساكسن ها و جوت ها در درياي شمال جايي كه امروز دانمارك و آلمان شرقي است، عبور كردند در آن زمان ساكنين برتين Britiain
به زبان سليتك صحبت مي كردند اما بيشتر گويندگان سليتك بوسيله مهاجمين به غرب و شمال رانده شدند عمدتاً به آنچه كه امروز ويلز اسكاتلند و ايرلند است (ميباشد) انگلها (به) از انگلستان آمدند وزبانشان انگليسي ناميده مي شود كه از واژه هاي English , England مشتق مي شود.
مهاجمين آلماني از سواحل جنوب و شرقي در قرن پنجم وارد بريتانيا شدند.
(AD 1100 – 450) انگليسي قديم (باستان) Old English
قبايل آلماني مهاجم همان زبان صحبت ميكنند كه در بريتانيا شكوفا شد ما اكنون انگليسي باستان مي ناميم. انگليسي باستان به نظر نمي رسد كه مانند انگليسي امروزي باشد. گويندگان انگليسي بومي امروزه مشكل زيادي در درك و فهم انگليسي باستان دارند. با وجود اينكه بيشتر از نيمي از كلمات انگليسي جديد از ريشه كلمات انگليسي باستان مي باشد كلمات (Water – Storong – be ) از انگليس باستان مشتق شده اند. انگليسي باستان تا حدود (AD 1100) مورد استفاده قرار مي گرفت يعني صحبت مي شد.
(1500 – 1100) انگليسي ميانه (وسطي) Middle English
در زمان 1066 ويليام فاتح، دوك نرماندي (بخشي از فرانسه جديد) حمله كردند و انگلستان را فتح كردند. فاتحان جديد نرمانها ناميده شدند. يك نوع زبان فرانسوي با خودشان آوردند كه زبان Royal Court (زبان سلطنتي) براي دوره اي براي طبقات حاكم و تاجرها شد يك نوع طبقات زبانشناسي كه طبقات پائين تر صحبت مي كردند انگليسي و طبقات بالاتر فرانسه صحبت ميكردند. در قرن 14 انگليسي دوباره در بريتانيا چيره شد. اما با بسياري از كلمات اضافه شدة فرانسوي. اين نوع زبان زبان انگليسي دوره ميانه (وسطي) ناميده شد. كه شاعر بزرگ چاسر (Choucer) به اين ازبان شعر مي گفت در (1400 – 1340) اما هنوز فهميدن آن براي سخنگويان بومي انگليسي مشكل به همراه دارد.
مقدمه
معلمين باتجربه زبان انگليسي به عنوان زبان دوم خيلي خوب مي دانند كه لغت تا چه اندازه اهميت دارد. آنها مي دانند كه محصلين بايد هزاران لغت را كه گويشوران ونويسندگان انگليسي به كار مي برند بياموزند. خوشبختانه، نياز به لغت نكته ايست كه هم معلمين و هم محصلين برآن متفق القول اند. البته طي ساليان متمادي در برنامه هاي خاص آماده سازي معلمين زبان توجه چنداني به روشهاي ياري دادن محصلين درخصوص آموختن لغت نشده است. دربعضي از كتابها به معلمين توصيه شده است كه محصلين مي توانند لغات را بدون كمك بياموزند درحقيقت گاهي به معلمين گفته شده است كه پيش از آموختن گرامر و سيستم صوتي زبان نبايد لغات زيادي رابه محصلين ياد داد. درمقالاتي كه درمجلات خاص معلمين مي خوانيم بندرت از مقوله لغت صحبت به عمل مي آيد، درمقابل بر تلفظ و گرامر تأكيد شده و برلغت يا تأكيد نمي شود و يا اين تأكيد اندك است. خلاصه آنكه در برنامه هاي ويژه معلمين درسالهاي اخير مسأله لغت به بوته فراموشي سپرده شده است، و لازم است كوششي به عمل آورده و به علت آن پي ببريم.
«فصل اول»
دليل بي توجهي به آموزش لغت درگذشته
يك دليل عدم توجه به گنجاندن آموزش لغت در برنامه هاي تربيت معلم در سالهاي 70-1940 اين است كه درسالهاي قبل از آن به اين امر توجه بيش از حد مبذول شده بود. درواقع بعضي ها بر اين باور بودند كه يادگيري زبان فقط از طريق يادگيري لغت امكان دارد. زبان آموزان اغلب اعتقاد داشتند كه تنها نياز آنها تعداد زيادي لغت است و خيال مي كردند كه مي توانند زبان را با يادگيري اين تعداد لغات انگليسي به همراه معاني آنها درزبان خود فراگيرند. بدون شك اين اعتقاد درستي نبود، زيرا علاوه برآنكه شخص بايد لغات انگليسي و معاني آنها را بداند. بايد بداند كه لغات درجملات انگيسي چگونه با هم عمل ميكنند و اين يكي از دلايل تأكيد بردستور زبان دربرنامه هاي آماده سازي معلمين درچند دهه اخير بوده است. درخلال اين سالها درخصوص كشفيات جديد در مورد راههاي ياري رساندن به محصلين براي يادگيري كلمات صحبت چنداني به ميان نيامده است.
اينكه چرا در درسهاي روش تدريس درباره تدريس كلمات و معاني آنها تا اين حد كم سخن گفته اند دليل دومي هم دارد. بعضي از متخصصين روش تدريس گويا براين باور بوده اند كه معاني لغات را نمي توان بصورت تام و تمام تدريس نمود، بنابراين چه بهتر كه از تدريس آنها صرفنظر گردد. در دهه 1950 بيشتر مردم كم كم متوجه شدند كه يادگيري لغت آنقدرها هم مطلب ساده اي نيست.
يادگيري لغت صرفاً اين نيست كه بياموزيم يك لغت خاص در زباني معادل لغتي همانند آن درزبان ديگر است، بلكه بايد يادگيري ما فراتر از اين رود و چه بسا افرادي كه خيال مي كردند مشكلات اين كاربقدري زياد است كه دست يازيدن به آن دركلاس عملي نيست.
مثلاً براساس يك فرهنگ لغت اسپانيايي- انگليسي، لغت «garden» و «jardin» ظاهراً هردو معناي يكسان دارند : «جايي كه گلها مي رويند.» اما بعضي معاني «garden» با معاني «jardin» مطابقت نمي كنند. «garden» جايي است كه امكان دارد در آن علاوه برگل، سبزي نيز برويد درحاليكه در اسپانيايي،سبزي درجايي به نام «huerta» مي رويد و نه در «jardin». اين يكي از بيشمار نمونه هاي ممكن است كه نشان مي دهد يادگيري لغت صرفاً معادل نمودن كلمات در زبان مادري و زبان مقصد نيست. غالباً كسانيكه مسئول تربيت معلمين بودند برداشتي اين چنين در اذهان بوجود مي آورند كه يادگيري لغت بقدري پيچيده مي باشد كه بهتر است بيشتر وقت كلاس را وقف تدريس ساختارهاي گرامي نموده و به تدريس اندك تعدادي لغت بسنده نمايند، زيرا به هيچوجه نمي توان فهم دقيق و كامل معاني لغات را دركلاس به دانش آموزان القاء نمود. درواقع دربعضي از كتابها و مقالات مربوط به آموزش زبان، نويسندگان اين شبهه را در اذهان بوجود آوردند كه بهتر است لغت اصلاً تدريس نشود.
فهرست مطالبفنون تدريس لغات انگليسي (1)
تاريخچه زبان انگليسي 1
انگليسي چيست؟ 1
(ريشه ها) 1
تاريخ مختصر از منابع و رشد زبان انگليسي 1
انگليسي قديم (باستان) 2
انگليسي ميانه (وسطي) 2
انگليسي مدرن 3
Modern English 3
انگليسي مدرن اخير 3
تنوع در زبان انگليسي 4
يك خلاصه از تاريخ شناسي انگليسي 6
اوائل 7
مقدمه 8
«فصل اول» 9
دليل بي توجهي به آموزش لغت درگذشته 9
دلايل فعلي تأكيد برآموزش لغت درحال حاضر 14
«فصل دوم » 17
تدريس لغت درمرحله ابتدايي 17
چرا يادگيري لغات مقدماتي با اشكال روبرو مي شود؟ 18
ايجاد احساس نياز به كلمات 21
نگاهي به يك درس از يك كتاب درسي 22
درمورد ليست موجود در صفحه كتاب درسي چه بايد كرد؟ 24
نشان دادن معاني كلمات 25
«فصل سوم» 27
شيوه هايي ديگر براي كلاسهاي مبتديان 27
دليل مفيد بودن جملات امري در تدريس لغت چيست؟ 31
به كار گيري اشياء واقعي بر اي تدريس لغت 32
تعيين ارزش تصاويري كه محصلين رسم ميكنند 34
دراين مقاله نكات زير مورد توجه قرار گرفت: 38
«منابع» 39