موضوع : تجزیه و تحلیل و نقد آثار تجسمی زمینه های نگارگری در ایران
توضیح : این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
تجزيه و تحليل و نقد آثار تجسمي
زمينه هاي نگارگري در ايران
مقدمه
هنر ايران از آغاز هنري، ذهني و معنوي بوده و گرايش به سوي انتزاع داشته است سرازير شدن يونانيان به ايران و تحميل عناصر عيني، مادي و طبيعت گرايي عوامل سويي در هنر ايران به جا گذاشته است كه هنر سلوكي و اشكاني(226-250م) حاصل كوششهاي اين يوناني ماب كردم هند اصيل ايراني است.
به هر حال شكست پيامدهايي به دنبال داشت كه هنرمندان ناگزير از پذيرفتن آن بودند. بدين معني كه هنر ايراني كه اصولا هنري تخيلي، تمثيلي، و فراخاكي بود، عواملي از هنر حقيقي طبيعت گرا و زميني هنر هلني با يوناني را پس از تحمل شكست در خود جاي داد. به يك كلام هنر ايراني كه اصولا لاهوتي بود تأثيراتي از هنر يونان كه ناسوتي بود با خود همراه ساخت و نمونه هاي آن هنر دوره سلوكي و سپس هنر التقاطي دوره اشكاني است (226م).
با وجودي كه در پشت بسياري از سكه هاي اين دوره حروف يوناني به چشم مي خورد، ولي تدريجا اين هنرمندان از نفوذ هنر مادي و طبيعت گرايي داشت نزديك شدند. در دوره ساساني (226 تا 636 م) هنر شكل اصيل خود را بازيافت و عوامل مادي، طبيعت گرا و زميني هنر يوناني از آن دور گشت و پيوند مجدد خود را با هنر دوره هخامنشي بازيافت. به اعتقاد اغلب صاحب نظران هنر نگارگري اين دوره از يك نظام ديني چون مانيگري سرچشمه مي گيرد. ماني براي كتاب ديني خود ارژنگ از نگارگري سود جست. اين نگاره ها ويژگي خاص هنر ايراني را نظير ذهن گرايي، دور شدن از تقليد محض طبيعت، و دو بعدي نمودن عوامل طبيعي، كه خاص ايرانيان بوده با خود همراه داشت.
ولي مانيگري به شدت تحت پيگرد بود، و بنيانگذاران آن ماني، كه به طور مستند آثاري از كتاب وي در دست است كه ويژگيهاي خاص هنر ايران را با خود همراه دارد، در سال 290 ميلادي كشته شد و كتاب مصورش را در آتش سوزاندند. ولي نسخ ديگر اين كتاب تا سده ها باقي ماند، و در واقع بر منشاء نگارگري ايران مؤثر افتاد.1
با آغاز اسلام و دعوت به توحيد هنر نگارگري مجددا از هنر كشش به سوي عوامل طبيعي گرايي دور افتاد و هنرمندان كوشش نمودند تا با استفاده ار بيان تصويري فضايي مطابق با نيازهاي معنوي و خلوص نفساني رقم زنند. در اين ميان حكومت عباسي(656-133 ه.ق) پايگاه محكمي براي رشد و تخكيم هنرها، به ويژه هنرهايي گرديد كه پيوند مسلمي با هنرهاي تجسمي داشتند نظير: نقاشي، كتابت، جلدسازي، فلزكاري و غيره.
ولي اغلب هنرشناسان و صاحب نظراني كه در مورد هنر نگارگري ايران تحقيق و بررسي كرده اند از جمله بازيل گري، بر اين اعتقادند كه “… عربي شمردن اين هنر همانقدر خطاست كه ايراني دانستن مطلق آن نادرست است”.
فهرست منابع
1-بوركهارت، تيتوس. هنر اسلامي:زبان و بيان.
ترجمه مسعود رجب نيا، تهران، انتشارات سروش، 1356.
2-تجويدي، اكبر. نقاشي ايراني از كهن ترين زمان تا دوره صفويه، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر، 1352.
3-كربن، هنري. ارض ملكوت، ترجمه سيد ضياءالدين دهشيري، تهران، انتشارات طهوري، (چاپ دوم) 1374.
4-گري، بازيل. نگارگري در ايران، ترجمه فيروز شيروانلو، تهران، انتشارات توس، 1355.
5-نصر، سيد حسين. “عالم خيال و مفهوم فضا در مينياتور ايراني”.
باستانشناسي و هنر ايران، شماره يك (زمستان 1374).
6-نصر، سيد حسين. هنر و معنويت اسلامي، ترجمه رحيم قاسميان، تهران، انتشارات حوزه هنري 1375.