موضوع : بررسی عوامل انگیزشی از سوی مدیریت که منجر به افزایش کارایی و بهره وری کارمندان می شود
توضیح: این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
چکیده
بررسي عوامل انگيزشي ازسوي مديريت كه منجربه افزايش كارايي وبهره وري كارمندان مي شود.
انگيزش از موضوعات و مفاهيم اساسي در مديريت سرمايه اي انساني بوده و آثار و نوشته هاي بسياري در خصوص انگيزش از سوي دانشمندان مختلف مطرح شده كه در آنها هم از نظر تئوريك و هم از نظر تجربي، فنون انگيزشي مورد استفاده توسط مديران براي بهبود عملكرد افراد مورد بحث و بررسي گرفته است. نظريه پردازان كليد موفقيت سازماني را مديريت موثر نيروي انساني مي دانند و با وجود حركت سريع سازمانها به سوي فن آوري، نقش انسان به عنوان عامل حياتي و استراتژيك سازمان بيش از بيش مورد توجه قرار گرفته است. از اينرو جلب رضايت كاركنان و علاقمند كردن بيشتر آنها به شغل مورد تصدي و در نتيجه برآورده شدن اهداف سازماني از اهميت خاصي برخوردار است.
كليدواژه : انگيزش ، علايق فرد ، شغل ، امنيت شغلي ، پول
مقدمه
در دنياي امروز اداره ي امور سازمانها با توجه به دو اصل بهبود كيفيت و خدمات رقابت جويي روز به روز دشوارتر مي گردد . مديران درسازمانهاي نوين به دنبال آن هستند كه از نيروي انساني كارآمد، روزآمد و بهره ور استفاده ي بيشتري ببرند ضمن آنكه بر اين نكته واقفند كه نيروي انساني به عنوان عامل اصلي توسعه ي منابع انساني زماني انرژي و توانمندي خود را به سازمان اعطا مي كند كه احساس خوشايندي نسبت به مديريت ، سازمان و آينده ي شغلي خود داشته باشد، مدير را به عنوان پشتيبان و حامي خود احساس كند و نسبت به پايداري و امنيت شغلي خود اطمينان داشته باشد .
مديران نيز براي حركت به سوي اهداف سازماني يا عملياتي و پيش برد كارها انسانهايي را در امور مختلف به خدمت مي گيرند و همه ي آنها را براي وصول به اهداف مزبور بسيج مي كند. بطور كلي به دو شيوه اين بسيج نيروها انجام مي گيرد :
1) بر اسا ميل و رغبت 2) بر اساس جبر و زور
امروزه بكارگيري نيروها بر اساس جبر و زور مانند بردگان قديم وجود ندارد بلكه مقصود از اجبار آنست كه فرد با ميل و علاقه ي خود براي بدست آوردن لقمه اي نان يا مسائلي از اين قبيل، شغلي را انتخاب مي كند ولي به كارهايي كه انجام مي دهد علاقه مند نبوده و با تحكم و دستور مافوق به كار گرفته مي شود .
مديريت نوين براي بكارگيري انسانها قبل از استفاده از زور بر ميل و علاقه آنان تكيه مي كند و معتقد است بايد به گونه اي مديريت كرد كه كاركنان با علاقه مندي فعاليت كنند و براي رسيدن به اين مقصود لازم است تا عوامل محرك در انگيزش كاركنان معلوم و مشخص گردد، بديهي است نيازهاي اوليه و ثانويه كاركنان محرك انگيزش كاركنان است. در نيازهاي اوليه يا نيازهاي فيزيولوژيكي و نيازهاي ثانويه يا نيازهاي رواني ، اجتماعي ، هنري و عقيدتي ذكر اين نكته ضروروي است كه تا نيازهاي اوليه ارضاء نشود اجازه ي تأثير به نيازهاي ديگر را نمي دهند يعني وقتي نياز اوليه برآورده مي شود نياز مرحله بعد ؛ انگيزش ايجاد مي كند ( تئوري سلسله مراتب نياز : آبراهام هارولد مازلو) مي بايست در ايجاد انگيزش به تمام جوانب و نيازها توجه يكسان و هماهنگ داشت .
انگيزه ها به راستي بيان نيازهاي افراد به شمار مي آيند با اين نگرش انگيزه ها: دروني و شخصي هستند ولي از سوي ديگر از آنجا كه شخص در محيط مشغول به كار مي باشد عوامل محيطي و بيروني مانند شرايط مناسب كار، مزاياي جنبي كار و پاداشهايي كه توسط مديريت در نظر گرفته مي شود در ايجاد انگيزه مؤثر است ( روانشناسي مديريت و سازمان ص 109) .
ديدگاههاي مختلف علي رغم اينكه عوامل مختلفي را موجب رضايت شغلي كاركنان مي دانند اما همگي مبين اهميت رضايت شغلي كاركنان در سازمان و تأثير شايسته و بسزاي آن در بهره وري و كارآيي سازمانها است.
در سازمانهاي خدماتي مانند بيمارستانها كه كاركنان مستقيماً با بيماران در ارتباط مي باشند ناخودآگاه و به مرور زمان موجب انتقال آلام و دردهاي آنها به پرسنل مي گردد و ادامه ي اين روند باعث استهلاك زودهنگام جسمي و روحي و از دست دادن انگيزه ي كاركنان را به همراه خواهد داشت .
فصل اول:
ادبيات تحقيق
1-1 مفاهيم انگيزش (MOTIVATION)
تلاش براي توجيه و توضيح رفتار آدمي، نظر پژوهشگران را بسوي علت هايي كه احتمالاً افراد را به انجام كارهايي راغب و يا بي ميل مي سازد جلب كرده است . در جريان مطالعات مورد بحث عده اي از محققين روانشناسي مديريت علاوه بر اين سعي كرده اند تعريف دقيق براي انگيزه ارائه دهند ، تمام و يا بخشي از تلاش و توان خود را به كار گرفته اند تا تئوري هايي براي تبيين و يا روند انگيزش ارائه دهند تا راهي براي درك پيش بيني و كنترل رفتار آدمي گشوده شود.
گفته شده است كه نيازهاي فردي اجتماعي انسان پس از آنكه جهت مي يابند بسوي هدفهاي معيني راه مي جويند و به اين ترتيب به روند انگيزش شكل مي دهند. به عنوان مثال روند انگيزشي يك انسان به اين صورت است كه ابتدا در وي نياز به غذا بروز مي كند و سپس آن نياز با ميل او به خوردن غذايي خاص جهت مي يابد و نهايتاً او را به سوي هدف خوردن آن غذا سوق مي دهد.
يك نتيجه كلي كه از اين تعريف حاصل مي شود اينست كه انگيزش از يك ديدگاه داراي دو جنبه دروني و بيروني است . نيازها را مي توان جنبه ي كلي انگيزش به شمار آورد، زيرا نيازها مي توانند غريزي و يا فطري باشند، گرسنگي ، تشنگي، ناامني و نظاير آنها كه موجب نياز به غذا، نوشيدني و امنيت مي شوند لزوماً عواملي نيستند كه از بيرون و از محيط كار بر آنان تحميل مي شود، ولي اينكه فرد پس از احساس گرسنگي به دنبال اين غذا يا آن غذا ، اين و يا آن مايع براي رفع تشنگي ، اين و يا آن نحوه ي تأمين امنيت برود عمدتاً به عوامل بيروني مربوط مي شود .
به عبارت بهتر اگر تشنه شويم و براي رفع آن فقط آب وجود داشته باشد ديگر مرحله جهت دار شدن نياز ما به يك نوشيدني خاص و گرايش ما به سوي آب ، آبميوه ، يا ديگر نوشيدنيها مطرح نخواهد بود.
چنانكه گفته شد عوامل بيروني و دروني به عناوين و انحاء مختلف يا در فرآيند انگيزش حاضرند و يا بر آن تأثير مي گذارند و محققين كم و بيش بر اين عوامل آگاهي داشته اند، اما عده اي عمدتاً بر عوامل دروني و جمعي ديگر بيشتر بر عناصر بيروني انگيزش تأكيد كرده اند .
گروهي هم توجه خود را معطوف به ارائه ي تئوري هايي كرده اند كه بدون تأكيد بر يكي از دو گروه عوامل بيروني و دروني بر تلفيق ضمني همه ي آنها نظر داشته اند.
1-2 بررسي عوامل انگيزشي
1-2-1 عوامل انگيزشي ناشي از فرد :
علايق شخصي و طرز تلقي ها نسبت به خود، به شغل، به محيط كار و نيز عوامل مانند نياز به امنيت و ارتباطات اجتماعي از جمله خصوصيات فردي هستند كه در انگيختن افراد به انجام يا اجتناب از انجام يك كار شناخته شده اند.
مزلو ، هرزبورگ و همكارانش و مك كلند ، از مشهورترين افرادي هستند كه بر اين عوامل تأكيد كرده اند . مزلو سلسله مراتب نيازها را مطرح ساخت و اظهار داشت، با ارضاء شدن هر سطح پائين تر از سطوح نيازهاي فردي يعني نياز به آب و غذا ، ايمني و نظم و انتظام عشق و محبت ، احترام ، اعتلاي نفس و كمال جويي ، انسان در طلب ارضاء نيازهاي سطوح بالاتر در تكاپو خواهد بود. هرزبورگ نيازهاي مطروحه از جانب مزلو را به دو گروه تقسيم كرد و فقط گروه دوم از آنها را عوامل رضايت خواند .
او مدعي شد كه ارضاء گروه اول از نيازها يعني نياز به تأمين مالي، بهداشتي، سرپرستي صحيح باعث انگيزش نمي شود بلكه فقط زمينه ي عدم رضايت را از بين مي برد و به اين لحاظ براي ايجاد انگيزه بايد امكان قدرداني از زحمات شايسته، پيشرفت، رشد توانائيهاي بالقوه و نظاير آنها فراهم آيد.
1-2-2 عوامل انگيزش ناشي از محيط شغل
عوامل انگيزش ناشي از ماهيت شغل عبارتند از آن ويژگي هاي شغلي كه مي توانند موجبات رضايت شاغل آنرا فراهم آورند . ميزان مسؤوليت ناشي از شغل، تنوع عملياتي كه شغل اقتضا مي كند، معني دار و مهم بودن شغل از عوامل عمده انگيزش صاحب شغل شناخته شده اند.
تحقيقات رايس در يك كارخانه نساجي در هندوستان و مطالعات تريست و بمفورث در يك معدن زغال سنگ انگلستان نشان داد كه با تغيير تركيب عوامل شاغل ، مي توان رضايت كاركنان را جلب و آنان را نسبت به كار خود راغب ساخت . گزارشي كه روچ از كارخانه خودرو سازي ولوو ( Volvo) در كشور سوئد مي دهد نيز نظرات قبلي را تأكيد مي كند .
يك تئوري و كلي مهم راجع به انگيزانندگي شغل توسط هكمن والدهام (Hackman & Oldham) ارائه شد . طبق اين تئوري مهارتهاي لازم براي انجام يك كار بايد متنوع باشد . به علاوه كار بايد مهم بوده و داراي هويت باشد . شاغلين يك شغل بايد تا حدودي احساس استقلال و بازتاب چگونگي انجام كار خود را دريافت كند.
اينكه اصولاً يك شغل داراي چه محتوي و ماهيتي است تا حد زيادي به طرز تلقي شاغل از شغل و به انگيزش او بستگي دارد . همچنين موقعيتهايي مانند شرايط مالي صاحب شغل در تصويري كه او از شغل در ذهن ترسيم مي كند اثر مي گذارد. بنابراين با توجه به اين موارد يك شغل ممكن است براي يك نفر هيجان انگيز و دوست داشتني باشد و براي ديگري غير قابل تحمل هر چند كه عناصر مشاغل هر دو با دقت و آگاهانه با توجه به تئوري هكمن والدهام كنار هم چيده شده باشند .
فهرست مطالبفهرست مطالب
چکیده 4
مقدمه 5
فصل اول: 8
ادبيات تحقيق 8
1-1 مفاهيم انگيزش (MOTIVATION) 9
1-2 بررسي عوامل انگيزشي 10
1-2-1 عوامل انگيزشي ناشي از فرد : 10
1-2-2 عوامل انگيزش ناشي از محيط شغل 11
1-2-3 عوامل انگيزشي ناشي از محيط كار 12
1-3 نقش محركهاي مادي در ايجاد انگيزش 13
1-4 پول به عنوان يك عامل برانگيزنده 14
1-5 حقوق به عنوان نشان وضعيت 15
1-6 افزايش حقوق تأييدي بر موقعيت حرفه اي 17
1-7 پول جبران زندگي عاري از احساس 18
1-8 مزايا و معايب پول به عنوان وسيله ي ايجاد انگيزه 20
1-9 نظريه هاي انگيزشي 22
1-9-1نظريه ي سلسله مراتب نيازها : 22
1-9-2 نظريه ي x وy گلدس مگ كريگور 23
1-10 نظريه ي انگيزش موفقيت 24
1-11 نظريه ي آلدرفر 25
1-12 نظريه ي دو عاملي هرزبرگ 26
1-13 نظريه عوامل انگيزشي - بهداشتي : 27
1-13-2 نظريه ي نيازهاي سه گانه ي مك كلند: 28
1-14 اصطلاحات و تعاريف عملياتي 29
1-14-1 رضايت شغلي Jop Satisfaction 29
1-14-2 انگيزش Motivation 29
1-14-3 مديريت كارآمد 30
1-14-4 علايق فرد 30
1-14-5 شغل 30
1-14-6 امنيت شغلي 30
1-14-7 مناسب بودن شغل 31
1-14-8 علائق افراد 31
فصل دوم: 32
پيشينه تحقيق 32
فصل سوم: 39
تجزيه وتحليل 39
3-1 تعريف بیمارستان 40
3-1-1 انواع بیمارستان 40
3-1-2 بیمارستانهای دانشگاهی 40
3-2 بيمارستان جوادالائمه ................: 41
3-3 اورژانس: 41
3-3-1 ايستگاه پرستاري: 41
3-3-2 سالن بيماران: 41
3-3-3 اتاق پزشك: 41
3-3-4 اتاق تزريقات: 41
3-3-5 اتاق پانسمان: 42
3-3-6 اتاقCPR: 42
3-3-7 داروخانه: 42
3-3-8 درمانگاه متخصصين: 42
3-3-9 پذيرش: 42
3-3-10 اتاقهاي استراحت: 42
3-4 راديولوژي: 43
3-4-1 اتاق راديوگرافي: 43
3-4-2 اتاق سونو گرافي: 43
3-4-3 اتاق ظهور فيلم: 43
3-4-4 ايستگاه پرسنل راديولوژي: 43
3-5 آزمايشگاه: 44
3-5-1 اتاق نمونه گيري: 44
3-5-2 اتاق ميكروب شناسي: 44
3-5-3 سالن آزمايش: 44
3-5-4 اتاق بانك خون: 44
3-6 بخشهاي بستري: 44
3-6-1 اتاقهاي بستري: 45
3-6-2 اتاقهاي ايزوله: 45
3-6-3 اتاقهاي خصوصي: 45
3-6-4 اتاق پانسمان: 45
3-6-5 ايستگاه پرستاري: 45
3-6-6 اتاق دپوي دارو: 46
3-7 همودياليز: 46
3-8 اتاق عمل: 46
3-9 زايشگاه: 46
3-9-1 اتاق معاينه: 46
3-9-2 اتاقهاي بستري: 46
3-9-3 اتاق زايمان: 47
3-10 بخشهاي اداري: 47
3-10-1 اتاق رياست: 47
3-10-2 دفتر خدمات پرستاري: 47
3-10-3 مدارك پزشكي: 47
3-10-4 حسابداري: 47
3-11 استريل مركزي CSR: 47
3-12 رختشويخانه: 48
3-13 آشپزخانه: 48
3-14 تجزيه وتحليل اطلاعات : 48
3-14-1 جامعه آماري 49
3-14-2 متغيرها و نحوه ي اندازه گيري آنها 49
3-14-3 ابزار گردآوري اطلاعات 49
3-14-4 روش كتابخانه اي(بررسي اسناد و مدارك) 49
3-14-5 پرسشنامه 50
3-14-6 نحوه ي تجزيه وتحليل داده ها 50
فصل چهارم : 53
نتيجه گيري و پيشنهادات 53
4-1 نتيجه گيري : 54
4-2 پيشنهادات : 54
فصل پنجم : 56
منابع و مراجع 56
5-1 فهرست منابع و مأخذ : 57