موضوع : آشنایی با معماران جهان و آثار آنان
توضیح : این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
معماري اسلامي در ايران
در تواريخ آمده است كه نخستين مسجد ايراني مسجدالثّور نام داشت كه به سال 81/700 در قزوين ساخته شد. اما قديميترين بناي اسلامي كه تاكنون در ايران كشف گرديده، مسجدي به نام تاري خانه در دامغان است، در نيمه راه مشهد به تهران. اين مسجد در فاصلهي سالهاي 133/750 و 170/786 ساخته شده است. به نوشتهي گدار Goddard ، «اين مسجد به سبب هماهنگي تناسبات و جزرهايش هنوز يكي از باشكوهترين ابنيهي اسلامي است». اين مسجد با طاق پوشيده شده است.
در طول دورهي اسلامي، ساختمانهاي ايراني به داشتن گنبدهاي زيبا معروف بودهاند. اين گنبدها به خلاف آنچه در شيوهي بيزانسي معمول بود هرگز روي لچكيهاي از نوع رومي بنا نميشد، بلكه بر سكنجهاي سادهاي استوار بود كه بر گوشههاي سقف سوار ميشد و شكل مربّع سقف را مبدّل به هشت ضلعي ميكرد. نخستين گنبد متعلّق به دورهي اسلامي در ايران از آن مسجد جامع قم است. اين گنبد در سال 256/878 به دست ابوسعدبن حسين ساخته شده و هشتاد پا ارتفاع دارد.
از آن زمان تا به حال، سه نوع متفاوت از گنبد در ايران ساخته شده است: (1) گنبدهاي يك جداره، (2) گنبدهاي دو پوسته و (3) گنبدي كه با گنبد خيمهاي چندوجهي يا سقف مخروطي شكل ] رك (رخ) - م. [ پوشانده شده است. گنبد يك جداره محصول تداوم شكل گنبدهاي دورهي ساساني است و در دورهي سلجوقي متداول بود. برجستهترين و بارزترين گنبدهاي نوع دوم را در مقبرهي سلطان سنجر در مرو (552/1157) ميتوان ديد و معروفترين نمونهي اوّليّه از نوع سوم، گنبد قابوس (398/1007) است.
گنبد قابوس در سال 397/1006 به دست شمسالمعاليعبدالحسن قابوس حكمران گرگان و طبرستان ساخته شد. اين مقبره در اصل برجي استوانهاي شكل است كه قسمت بالاي آن مخروطي است. درون آن خالي است و اين فضاي از كف تا سقف تهي را در بالا مخروط خيمهاي شكلي ميپوشاند. ارتفاع كلي برج اندكي بيش از 167 پاست. اين بنا با آجر ساخته شده است. ساختمان مذكور داراي دو كتيبه به خط كوفي است كه يكي در ارتفاع 26 پا و 3 اينچ از سطح زمين و ديگري درست زير حاشيهي مقرنس كاري قرار دارد.
مقابر برجي در معماري دورهي سلجوقي از اهميت خاصّي برخوردار است. اين نوع مقبرهها بيشتر در آذربايجان و سرحدهاي قونيّه يافت ميشود. از جمله نمونههاي برجستهي اين نوع ابنيه، خليفه غازي در آماسيه و مقبرهي برجي درون مسجد سلطان علاءالدّين در قونيّه و مقابر برجي واقع در اخلاط و قيصريه را ميتوان نام برد.
پوشش اين مقبرهها از سنگ است. نقشهي آنها معمولاً به صورت هشت ضلعي است و سقفهاي مخروطي شكل دارند. نماي خارجي با طاقنماهايي كه به صورت برجسته بر بدنهي سنگي بنا حك شده، تزيين گرديده است. بيشتر مقبرهها چهار پنجره يا سردر دارند. درون مقبره معمولاً ساده است و هميشه با يك گنبد داخلي كه از سنگ تراشيده ساخته شده، پوشانده ميشود. اين بناها به ندرت داراي پله است و براي ورود به آنها احتمالاً از نردبان استفاده ميشده است.
كار معماري دورهي سلاجقه عمدتاً معطوف به ساختن مساجد بود و در اين دوره بود كه اصول معماري مساجد رسمي ايران شكل قطعي به خود گرفت. خصايص اين نوع مسجد بدين شرح است: در ابتداي محور طولي مسجد، ايوان و سردر ورودي قرار دارد كه به يك حياط روباز منتهي ميشود. رشته طاقهاي گرداگرد حياط را چهار ايوان قطع ميكند كه دوتاي آنها بر محور طولي و دوتاي ديگر بر محور عرضي قرار گرفتهاند و در پشت رشته طاقها، نمازخانهها جاي دارد. ايوان اصلي به شبستان مربع شكلي راه دارد كه گنبدي در بالا و محرابي چسبيده به ديوار عقب دارد.
قديميترين مسجد دورهي سلجوقي كه تمام اين عناصر را دارد مسجد جامع كوچك زواره در شمالشرقي اصفهان است كه در سال 530/1135 ساخته شده است.
در دورهي سلجوقي، سقف نمازخانههاي مربع يا مستطيل شكل با انواع مختلف از طاق پوشانده ميشد. در قديميترين مساجد موجود ايراني، دهانهها با طاق نيم استوانهاي پوشانده شده است. پوشاندن زوايا در اين شيوه مشكل بود و مهارتهاي فنّي معمار نيز محل بروز نداشت. معماران سلجوقي طاق چهارسو را جايگزين طاق نيم استوانهاي كردند. طاقهاي متقاطع، طاقهاي چهارسو، طاق و تويزه، طاق با لچكي كاذب، طاقهاي چهاربخش فانوسي، گنبدهاي كمخيز و طاقهاي تاوهاي كه توسّط معماران اين دوره ساخته ميشد بيشتر جنبهي تزييني داشت. نمونهي اين پوششها را در قسمتهايي از بناي مسجد جامع اصفهان كه منسوب به دورهي سلجوقي است ميتوان ديد.
تزيينات سطوح در معماري اسلامي ايران بر سه نوع است: نماسازي با آجر، گچبري و كاشيكاري. آجر چيني تزييني قبل از دورهي سلجوقي آغاز گرديد، در دورهي مذكور به اوج خود رسيد و در قرن هشتم / چهاردهم رفتهرفته منسوخ شد. گچبري حتي در نخستين ابنيهي اسلامي از شيوههاي مهمّ تزيين و پيوسته مورد توجه بود. كاشي لعابي را اوّل بار سلاجقه در مقياس وسيع به كار بردند و فنّ كاشيكاري در عهد ايلخانيان پيشرفت قابل ملاحظهاي كرد و در دورهي تيموري و صفوي به اوج اعتلاي خود رسيد.
بعضي از مساجد دورهي سلجوقي محرابهايي دارند كه با آجرهاي كوچك تراش خورده ساخته شده است. آجرهاي دُمبي منقّش نيز به عنوان تزيين به كار ميرفت ولي گچبري و تا حدّي حجّاري است كه بيشترين نقش را در تزيينات خارجي و داخلي ابنيهي دورهي سلجوقي دارد. نقش اسليمي و كتيبهنويسي با خطوط تزييني كوفي و نستعليق در اين دوره به عنوان عناصر مهم تزييني به كار گرفته شد. براي مثال در مرو، از مقبرهي سلطان سنجر (511-552/1117-1157)، آخرين پادشاه بزرگ سلجوقي، هنوز ويرانههايي برجاست كه نماي داخلي آن با لوحههاي زيبايي از خط و طرح اسليمي تزيين شده است. كتيبههاي كوفي و نسخ هر دو از سفال پيش بُر ساخته شده است. يكي از زيباترين نمونههاي كتبيهنويسي در اين دوره را در مدرسهي مخروبهي خرگرد در خراسان ميتوان ديد. در اين كتيبهها نام نظامالملك وزير اعظم سلطان آلپارسلان (455-485/1063-1092) ذكر شده است. مسجد جامع قزوين كه در سال 509/1116 ساخته شده و محراب امامزاده كرّار در بزون (528/1134) نشان دهندهي تكامل هنر حجّاري و گچبري در شيوهي سلجوقي است. مسجد جامع اردستان (555/1160) داراي سه محراب است كه با گچبريهاي عميق و پركار تزيين شده است. در اين محرابها انواع مختلف اسليمي به صورت آميخته در هم يا قرار گرفته روي هم نقش شده است و زمينهي كار را معمولاً اسليميهاي پركار و تزييني كه به صورت تمام برجسته حك شده است پر ميكند.
در دورهي سلجوقي استفاده از گچ در تزيينات، نه تنها در مساجد، بلكه در كاخها و خانههاي اشراف نيز بسيار متداول بود. تصاوير تزييني عبارت بود از صحنههاي شكار و مناظري از دربار. عمق كندهكاريها در بعضي موارد آن قدر زياد بود كه به مجّسمهسازي شباهت داشت. اين نقوش برجستهي گچي عمدتاً در ري (تهران) و ساوه يافت ميشود.
در پانزده بناي بازمانده از دورهي سلجوقي، كاشيهاي لعابي مزيّن به شبكههاي نقوش يا كتيبهنويسي در نماي داخل يا خارج به كار رفته است. هنر معرّقكاري كه در گنبد كبود مراغه (593/1196) عرضه شده است به مرحلهاي رسيد كه با كار گذاشتن رديفهاي كاشي لعابدار در زمينهي گچي، شبكهي در هم بافتهي پركار و دقيقي به وجود ميآورد. ازارهها از جنس كاشي و ستارهاي شكل با جلاي قهوهاي طلايي بود كه روي زمينهاي سفيد رنگ كار گذاشته شده بود. تزيين محرابها نيز به همين گونه بود و براي مثال محراب مسجد ميدان در كاشان (623/1226) را ميتوان نام برد. از سلاطين قابل ذكر دورهي سلجوقي، ملكشاه، پادشاه بزرگ اين سلسله (465-485/1072-1092) است كه پايتخت خود، اصفهان، را به يكي از زيباترين شهرهاي آسيا مبدّل ساخت. مسجد جامع اصفهان در زمان اين پادشاه ساخته شد و اولين بار در ايران برجهاي خيارهدار مخروطي در عهد او بنا گرديد. بهترين نمونهي اين منارههاي استوانهاي شكل ميناي عالي در ايران است كه به دستور ملكشاه ساخته شده است. اين مناره با شبكههاي نقوش هندسي و نوارهايي از كتيبههاي كاشي لعابدار تزيين گرديده است.
در آغاز قرن هفتم / سيزدهم، كشور ايران گرفتار مصيبت حملهي مغول گرديد. مرو و نيشابور در سال 617/1220 به دست چنگيزخان سقوط كرد و در طّي بيست و پنج سال نه تنها تمام مملكت به اشغال مهاجمين درآمد، بلكه شهرها به كلي در آتش سوخت، ساختمانها تماماً با خاك يكسان شد و در بعضي نقاط تمامي سكنه مثل حيوان از دم تيغ گذرانده شدند و بدين لحاظ، از ساختمانهايي كه در فاصلهي هجوم اعراب به ايران تا روي كار آمدن ايلخانان مغول در اين كشور بنا گرديد، امروز تعداد بسيار كمي بر جاي مانده است.
فهرست مطالبمعماري اسلامي در ايران
جايزه معماري نمايشگاه فرانكفورت
آشنايي با تالار معماران جهان
شاخصترين بخش معمارانه
آشنايي با تالارهاي معماران
نقد آثار ونتوری در نشست ماهيانه معماران