موضوع : مقاله عوامل تاثیر گذار بر خلاقیت
توضیح : این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
مرور سوابق نظري و پيشينة مورد مطالعه:
يحيي بيات 1380 در تحقيقي كه با عنوان عوامل درون مدرسه اي موثر بر خلاقيت دانش آموزان انجام داده نشان مي دهد كه بين رفتارهاي حمايتي، هدايتي، و ممانعتي مدير و خلاقيت دانش اموزان رابطة معنادار آماري وجود ندارد ولي بين جنسيت و خلاقيت همبستگي معناداري وجود دارد.پسران در مقايسه با دختران از نظر خلاقيت (مجموع نمرات و انعطاف پذيري و بسط و ابتكار) نمرات بالايي را كسب نمودند پس در نتيجه اين پژوهش دانش آموزان پسر خلاق تر از دانش آموزان دختر بوده اند.
علي رقم رابطه همبستگي كوچك بين نمرات آزمون هاي خلاقيت و آزمون هاي هوش صاحب نظران معتقدند كه نبايد انتظار داشت افراد خلاق در ميان افراد داراي هوش بهر كم يافت شود.گيلفورد و كريستين سن( 1973) دربارة رابطه بين هوش بهر و خلاقيت گفته اند كه تايك سطح معين از هوش بهر، يعني حدود 120 بين هوش و توانايي هاي خلاق قدري همبستگي وجود دارد.اما بالاتر از هوش بهر 120 اين هبستگي ديده نمي شود.هم چنين گفته شده است كه دانش آموزاني كه از لحاظ پيشرفت تحصيلي از ديگران وضع بهتري دارند يا احتمال بيشتري ممكن است داراي ويژگي هاي تفكر خلاق باشند.(سيف، 1372)
روان شناسان ، هوش را مهارتي هم گرا يا استعدادي مي شناسند كه به طور كامل به سوي پاسخ متوجه مي شود.در حالي كه خلاقيت را استعدادي واگرا دانسته اند كه پاسخ هاي گوناگوني را مجسم مي سازد.تحقيق هاي انجام يافته پيرامون هوش و خلاقيت نشان داده اند شاگرداني كه در اين دو امر برجسته بوده اند مي توانستند در خود تسلط و آزادي كامل به وجود آورند و هم داراي رفتار بزرگسالان و كودكان باشند آنهايي كه از لحاظ هر دو ويژگي در پايين ترين مرتبه قرار داشتند افرادي گيج و سر درگم به نظر مي رسيدند كه غالباً رفتاري دفاعي يا تلافي جويانه داشتند ، فعاليت هاي شديد دفاعي در پيش مي گرفتند و به انواع بيماريهاي روان تني گرفتار بودند اما كساني كه از هوش بالا برخوردار بوده اند و در خلاقيت در درجة پايين بودند به آن دسته از شاگردان اختصاص داشت كه در درس هاي خود وسواس فراواني به خرج مي دادند و از شكست هاي تحصيلي واهمه داشتند.ولي كساني كه در درجه پايين هوش بودند ولي از جهت خلاقيت مقام والايي داشتند.غالباً از خود و از مدرسه بي زاري نشان مي دادند و به مدرسه و درس و معلم با ديدة خشم و ناراحتي مي نگريستند و زماني كه از كارهاي درسي نگراني نداشتند استعداد و درخشان خود را در خلاقيت و مهارت هاي شناختي به خوبي بروز مي دادند( پارسا، 1371 ص 91).
با روز(1966) در مطالعه خود همبستگي بين خلاقيت و معدل نمره هاي تحصيلي را در پسران 40% و در دختران 61% گزارش كرده است.
حشمتي (1376) نيز همبستگي معناداري را بين خلاقيت و پيشرفت تحصيلي به دست آورده است و اعلام نموده است كه خلاقيت با درس هاي املاء – انشاء قرائت فارسي، رياضي و هنر همبستگي دارد ولي اين همبستگي با درس علوم مشاهده نشده است.
ادبيات و پيشينه تحقيق:
هنگامي كه ما عبارت « شخص خلاق» را مي شنويم.احتمالاً به فردي مشهور، خارق العاده و عجيب فكر مي كنيم كه زندگي غيرمعمولي دارد و كارهاي شگفت انگيز و غيرمتقربه زيادي انجام داده است.اين طرز تفكر نشان مي دهد كه تعداد بسيار كمي از افراد مي توانند خلاق باشند.در حالي كه خلاقيت فرد را توصيف نمي كند بلكه ايده ها و توليداتي را كه به طرز مناسبي تازگي دارند تعريف مي كند.
خلاقيت چيزي نيست كه در اختيار گروه خاصي از افراد باشد بلكه خلاقيت يك ظرفيت ذهني است كه همگي افراد نسبت يا درجه اي از آن را در اختيار دارند و با ترتيب صحيح مي توانند آن را شكوفا كرده و به فعليت برسانند.
خلاقيت يعني رسيدن به نتيجه اي كه آن را از قبل پيش بيني نكرده باشيم، اصطلاح « آهان فهميدم» اصطلاحي است كه همگي ما بارها آن را به كار برده ايم ولي افراد خلاق كساني هستند كه فراوان از اين اصطلاح استفاده مي كنند.مكنيون براي خلاقيت سه شرط را لازم مي داند، وي معتقد است خلاقيت متضمن پاسخ يا مفهومي نو است، بايد مشكل گشا باشد و مبتكرانه صورت گيرد.وي همچنين در گزارش پژوهشي خود نتيجه مي گيرد كه افراد خلاق در تفكر خود مستقل ترند ولي در عين حال از پيشنهادها و داده هاي ارائه شده توسط ديگران با آغوش بازتري استقبال مي كنند؛ آنها موفق پذيرتر و در عين حال خود رأي تر هستند، شوخ تر و در عين حال عبوس ترند( تورنس ، ترجمه قائم زاده، 1372).موريس دبس نيز بيان مي كند كه خلاقيت فرآيندي فكري است كه با هوش معمولي كه بوسيله هوش بهر ارزيابي مي شود تفاوت دارد.خلاقيت به تفكر واگراست كه تحليل را به كار مي برد و نوآوري را در سطوح مختلف افزايش مي دهد.هم چنين خلاقيت مستقيماً در كار خلق و ايجاد شركت دارد و در كودك كم سال ابتدا به شكل متعدد و فراوان ديده مي شودو بعد به تدريج تفكيك مي گردد و ساخت مي يابد تا كه بالاخره به توليد انرژي معيني منتهي مي شود.علاوه بر اين خلاقيت در تمامي فعاليت هاي انساني ، فنون ، اقتصاد، علم و.. ديده مي شود(بودو ، 1385)
استاين خلاقيت را فرآيندي مي داند كه نتيجه آن يك اثر شخصي است و توسط گروهي اجتماعي در يك برهه زماني به عنوان چيزي مفيد و ارضا كننده پذيرفته مي شود انرسن نيز معتقد است خلاقيت داراي چند بعد است و عبارت است از عميق تر كندن، دوباره نگاه كردن، خط زدن اشتباه ها و.... و كسي كه مسأله خلاق را حل مي كند بايد قادر باشد مسأله را گسترش داده، آن را باز كند و يا اجزاي آن را تشخيص دهد ( تورنس، ترجمه قاسم زاده، 1372). وي هم چنين بيان مي كند كه خلاقيت در كودكان امري همگاني است ولي در مورد بزرگ سالان تقريباً وجود ندارد، خود به خود اين سئوال پيش مي آيد كه چه بر سر اين توانايي عظيم و همگاني بشر مي آيد( بودو، ترجمه خانزاده، 1385).
فهرست مطالبمرور سوابق نظري و پيشينة مورد مطالعه
ادبيات و پيشينه تحقيق
اجزاء خلاقيت
هوش و خلاقيت
خلاقيت و پيشرفت تحصيلي
خلاقيت و جنسيت
رشد خلاقيت
نقش معلم در پرورش خلاقيت
چگونه خلاقيت كودكان از بين مي رود
منابع