موضوع : مقاله تاریخ اسلام و صفویان
توضیح : این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
نگاهي به تاريخ اسلام
تاریخ اسلام به بررسی تاریخ اسلام به عنوان یک دین و همچنین به عنوان یک نهاد اجتماعی میپردازد.
پیشینه
دین اسلام در سده هفتم میلادی در شبه جزیره عربستان ظهور یافت. در خلال یک سده پس از پیداییش آن، این دین موفق به ایجاد یک قلمروی اسلامی شد که از اقیانوس اطلس در شرق تا آسیای میانه در غرب امتداد یافته بود. یکپارچگی امپراتوری اسلامی دیری نپائید و بهزودی جنگهای داخلی در آن درگرفت که در میان تاریخنگاران اسلامی به دوران فتنه معروفند. پس از این مرحله، دوره دیگری به نام دوره دوم فتنه نیز بر جامعه اسلامی تأثیرگذار شد. پس از آن دودمانهای رقیب ادعای خلیفگی مسلمانان را داشتند و یکپارچگی جهان اسلام دیگر حاصل نشد.
اما از چندین سده بدین رو جریان های فكری اسلامی رشد بسزایی دریكپارچگی جهان اسلامی داشته و جهان شاهد جوشش عظیم ازموج بیداری اسلامی درعصر حاضر میباشد.
عربستان در پایان قرن ششم میلادی در گیر و دار درد زایمان انتقال به مرحلهء یكتاپرستی بود. در دههء دوم قرن هفتم میلادی همزمان با گسترش اسلام در حجاز، در سه نقطهء دیگر عربستان نیز دین یكتاپرستی درحال شكل گرفتن بود و كسانی ادعای نبوت داشتند و دین نوینی را عرضه مینمودند. برای اینكه این موضوع را بهتر بشكافیم ابتدا باید به تركیب قبایل عربستان در آن زمان نظری بیفكنیم.
وقتی خزش عربان به درون شام و عراق آغاز شد، طلیحه- پیامبر سابق بنیاسد- نیز به حجاز برگشت و خود را تسلیم عمر كرد و با قبیلهاش در لشكركشیهای عراق شركت جست. اما ازآنجا كه او از كاهنانِ سنتی قبیلهاش بود كه پشت اندر پشت ادعای ارتباط با آسمانها و دریافت اخبار غیبی را میكردند، هیچگاه در پیش قوم خودش از ادعای نبوتش دست نكشید، و درعین اینكه همراه مسلمانان بود، خودش را یك برگزیدهء الله میدانست كه با آسمان در ارتباط است. چند سال پس از این وقایع، وقتی عربها درحال محاصرهء نهاوند بودند، و آذوقهء افراد همراه طلیحه كه از قوم خودش و پیروانش بودند ته كشید، یكی از اصحابش به نام جعفر ابن راشد از او تقاضا كرد كه معجزهئی كند تا پیروانش مواد غذائی به دست آورند و از گرسنگی تلف نشوند. طلیحه عبایش را برسر كشید و بر زمین خفت و چنین وانمود كرد كه میخواهد وحی بگیرد؛ و بعد از لحظاتی سربرداشته گفت: «البیان البیان، غنم الدهقان فی بستان مكان أروَنان». این گفته كه گویا به طلیحه وحی شده بود، معنایش آن بود كه در آن نزدیكی بستانی است و گله گوسفند دهقان در بستان درحال چریدنند. بنا برگفتهء طلیحه شماری افراد روان شدند تا به بستانی رسیدند و گله گوسفندی را یافتند و تاراج كرده به اردوگاه آوردند.
بنیاسد نیز مثل یمنیها هیچگاه نتوانستند از عقاید سنتیشان كه قرنها با خود كشیده بودند دست بردارند. ازآنجا كه عقیده به «رهبری برگزیدهء آسمان» بخش جدائیناپذیر دینِ قبیلهئیشان بود، پس از فتوحات اسلامی وقتی كه درجنوب عراق اسكان یافتند این عقیده را به نحو دیگری ابراز داشتند؛ منتها چون دیگر مسلمان بودند و حق مطلق قریش را دررهبری عربها پذیرفته بودند، رهبری متكی به وحی را در فردی از خاندان پیامبر جستجو كرده عقیده به امامت معصوم از خاندان پیامبر را ابراز داشتند، و به مرور زمان همصدا با قبایلِ یمنی كوفه موضوع وراثتی بودنِ جانشینی پیامبر و انتصابی بودنِ مقام امام توسط آسمان را مطرح كردند و افكار سیاسی شیعه را شكل دادند. سخنواران بزرگی ازمیان این قبیله سربرآوردند كه منادی ضرورت تداوم امامت در اولاد فاطمه بودند. درقرنهای بعدی بخش اعظمِ نظریهپردازان بزرگ شیعه از میان همین قبیله كه محل اسكانشان «حِلّه» در منطقهء كوفه بود بیرون آمدند.
قبایل بنیحنیفه نیز مثل دیگر مخالفانِ مدینه به زودی به لشكرهای جهادگر اسلام پیوستند كه به فرمان ابوبكر برای تسخیر حیره بسیج شده بودند و رخداد قادسیه را آفریدند. قبایل بنیتمیم و پیامبرشان سَجاح نیز پس ازآن بخاطر شركت در لشكركشی به حیره و عراق، به اطاعت ابوبكر درآمدند و مسلمان شدند. ولی بنیتمیم و بنیحنیفه به رغمِ مسلمان شدنشان هیچگاه نتوانستند با آداب و رسوم سنتی قریش كه بعنوانِ تعالیم اسلامی سریان یافته بود همسوئی نشان دهند. آنها اكنون قرآن را تنها كتاب آسمانی و پیامبر اسلام را خاتم پیامبران میدانستند، ولی عقاید دینیشان همان بود كه خودشان داشتند. كسانی از بنیحنیفه و بنیتمیم درآینده مذهب خاص خودشان را دردرونِ اسلام ایجاد كردند كه خوارج نام گرفتند و برای همیشه راهِ مخصوص به خود را دنبال كردند؛ و چنانكه میدانیم خوارج تنها مذهبی در اسلام بود كه پرچمِ مساواتِ انسانی در حقوق اجتماعی- ازجمله مساوات كامل زن و مرد در حقوق- و پرچم عدالت اقتصادی را برافراشت، و در مساوات زن و مرد تا جائی پیش رفت كه پیروانش صراحتا گفتند زن هم میتواند امامت كند؛ وگاه خودشان امام زن داشتند.
قریش نیز كه پیامبر اسلام ازآنها بود یك دینی را ارائه میكردند كه ارزشهایش در قرآن و سنتِ پیامبر بیان شده بود. ازاین اسلام بخش عمدهء قبایلِ مُضَری- یعنی قریش كه حاكمان آیندهء جهان اسلام شدند و دركنارشان ثقیف و هوازن- پیروی و حمایت كردند. اسلام این گروه كه حاكمان واقعی دولت موسوم به اسلامی بودند درآینده نام اهل سنت به خود گرفت و رهبرانش عمدتًا از قبایل مضری درون حجاز بودند. تعالیمِ دینی پیروانِ این جریان از سنتِ پیامبر و شیوهء اصحاب پیامبر گرفته شده بود؛ و همان عقایدی بود كه ازنظر سنتی به مردم مكه و مدینه و طائف تعلق داشت و ریشههایش به دوران پیش از ظهور اسلام میرسید. اساس عقیدهء سیاسی این جریان كه از زندگی قبیلهئی حجاز آمده بود را تعیین رهبر برپایهء بیعتِ كارشناسان مسلمان تشكیل میداد كه اهل حِل و عَقد (گشود و بَست) نامیده میشدند. اطاعت از رهبری كه به انتخاب بزرگان و با بیعت مسلمانان برسر كار آمده بود نزد این جریان واجب بود؛ و به همین سبب هم
فهرست مطالبنگاهي به تاريخ اسلام
پیشینه
زمینه و آغاز دوره صفویه و تاريخ اسلام
ارزش تاریخی اسلام دوره صفوی
نقش دولت صفوی در بنیادگذاري تاريخ اسلامي
نقش اسلام در ساختار قضایی حكومت صفويان
انديشه سياسي تاريخ اسلام عصر صفويه
تاريخ اسلام در دوره صفويه
دينداري صفوی
منبع