موضوع : رسالت آموزش و پرورش در شتاب رشد علمی کشور
توضیح : این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
مقدمه
مقاله حاضر در پی آن است، تا با توجه به شرایط كنونی جهان، جایگاه نظام آموزش و پرورش را در بسترسازی تولید علم تا آنجا كه ممكن است معین نموده، راه كارهای مناسب این حركت را ارائه نماید به همین منظور، قبل از پرداختن به اصل موضوع و تعیین جایگاه نظام آموزش و پرورش، سعی نموده است مفاهیم و كلیدهایی كه در متن مقاله ممكن است خواننده را دچار شبهه نماید، باز كرده، پیرامون آنها تا آنجا كه شرایط اجازه دهد مطالبی هرچند مختصر، ارائه دهد تا خواننده راحت تر به اصل موضوع پی ببرد، مفاهیمی همچون « علم چیست؟» و یا اینكه منظور از تولید علم چه می باشد؟ علم با تعاریف خاص و یا تعاریف و اصطلاحات عام مورد نظر است. كدامیك؟ تفاوت بین نظریه پردازی و طرح مسئله و تولید علم چه میباشد؟ آیا علم به اشخاص و محیطی خاص محدود می شود یا نه؟ موضوع بومی كردن علم چیست؟ آنگاه پس از اشاره ای مختصر و تفسیری تحلیلی به مقوله ها و مفاهیم فوق به سراغ بررسی موضوع اصلی شتافته و برای تعیین جایگاه واقعی آموزش و پرورش در بسترسازی تولید علم، ابتدا تاریخچه ای از وضعیت نظام آموزش و پرورش در ایران در دوران معاصر (دو قرن اخیر) را ارائه نموده تا از این طریق بستر اصلی برای فهم موضوع آماده گردد. در بررسی روند تكاملی نظام آموزش و پرورش در ایران به اهداف مورد توجه نظام آموزش و پرورش اشاره شده است زیرا حركت نظامهای آموزش و پرورش در جهت دسترسی به اهدافی است كه در هر دوره توسط سیاستگذاران فرهنگی هر كشوری متناسب با منافع ملی تدوین و اجرا می گردد. لذا پرداختن به این مسائل ضرورت بحث ما میباشد. پس از آن روند شكل گیری نظام آموزش و پرورش در ایران را پس از انقلاب اسلامی دنبال نموده و اهداف مورد نظر جمهوری اسلامی ایران در ۲۵ سال اول انقلاب بررسی گردیده و آنگاه با توجه به چشم انداز بیست ساله و جایگاهی كه ایران در این چشم انداز برای خود ترسیم نموده و شرایط جهانی كه بدون توجه به آن دسترسی به اهداف ممكن نیست را مورد توجه قرار داده و بالاخره راه كارهای پیشنهادی چگونگی بستر سازی به منظور تولید علم و نقشی كه نظام آموزش و پرورش باید ایفا نماید را ارائه داده و مقاله را به پایان رسانده است. باشد تا مورد توجه علاقمندان قرار گیرد. انشاا…
●مقدمه:
در آغازین سالهای قرن ۲۱ جهان با تحولات بزرگی روبرو شده است . هر چند بستر این تحولات در قرن بیستم شكل گرفت، اما سرعت حوادث در سالهای پایانی قرن بیستم و آغازین سالهای قرن ۲۱ از شتاب بیشتری برخوردار میباشد.
موضوعات مختلف علمی ، اختراعات ، اكتشافات وسائل گوناگون فاصله بین كشورهای فقیر و غنی را بیشتر نموده و امروزه كشورهای در حال توسعه به شدت به دنبال آن هستند تا در نظام بین الملل جایگاه مناسبی برای خود تعیین نمایند. یكی از این مؤلفه ها و شاید بهترین مؤلفه تعیین جایگاه كشورها در دوران معاصر مقوله تولید علم می باشد. قرار گرفتن كشورها در ردیف تولید كنندگان علم امروزه به تعیین جایگاه واقعی آنها در نظام اقتصادی، اجتماعی بین المللی می انجامد. لذا كشورهای از بند رسته استبداد و استعمار و آزاد شده از درون و برون برآنند، تا راهی میانبر پیدا نموده و خود را از طریق مؤلفه های گوناگون به ویژه مؤلفه تولید علم در جرگه كشورهای صاحب سبك و صلاحیت قرار دهند و اینجاست كه نظام های سیاسی و حكومتی در هر كشوری برای دسترسی به این هدف بزرگ به برنامه ریزی كوتاه مدت و دراز مدت پرداخته و سعی می نمایند، جایگاه واقعی خود را از طریق تولید كمی و كیفی علمی به اثبات رسانند. درست در همین نقطه نظامهای آموزشی و پرورشی در هر كشور به عرصه آمده و خود نمایی را آغاز می نمایند. در همین راستا كشور ما ایران اسلامی نیز بر آن شده است تا از طریق بررسی چالشهای فراروی نهضت نرم افزاری و تولید علم به هموار نمودن بستر تولید علم پرداخته و ساز و كارهای لازم را جهت این مهم تعبیه نماید.
نوشتار موجود برآن است تا جایگاه نظام آموزش و پرورش را در بستر سازی تولید علم تا آنجا كه میسر می باشد، ترسیم نماید . اما قبل از پرداختن به این جایگاه ساز و كارهایی لازم می باشد تا برای خواننده، موضوع مشخص گردد. وقتی صحبت از جایگاه نظام آموزش و پرورش در بستر سازی تولید علم مطرح می گردد، موضوعات ریز و درشت دیگری خود نمایی می كند كه اتفاقاً كلید كار به حساب می آیند و بدون پرداختن به آنها تعیین جایگاه برای نظام آموزش و پرورش در چنین بستری میسور نمی گردد. لذا ابتدا باید به آنها پرداخته شود و سپس مسیر را برای پاسخ به سئوال اصلی هموار نماییم. موضوعات دیگری كه باید در این مقاله به آنها پرداخته شود و به گمان ما نقش كلیدی و اساسی را بازی می كنند، عبارتند از اینكه اصلاً تولید علم چیست؟ آیا بین تولید علم و نظریه پردازی تفاوتی وجود دارد. وقتی صحبت از تولید علم می شود علم به معنای خاص كلمه مورد توجه است یا علم به معنای عام كلمه؟!
تولید علم در محدوده جغرافیایی خاصی مطرح می شود یعنی تولید علم به منظور بومی كردن آن یا تولید علم به عنوان به دست آوردن مؤلفه ای از مؤلفه های اقتدار و توانمندی برای ملتی و كشوری كدامیك؟! و اگر تولید علم را به عنوان مؤلفه ای از توانمندیهای ملی و فراملی مد نظر داریم ، جایگاه نظام آموزش و پرورش یك كشور در بستر سازی آن كجاست و چه وظایفی به دوش مسئولین مربوطه نهاده شده است . از كجا باید شروع كنیم و به كجا برسیم؟ بومی كردن علم را با چه رویكردی بررسی نماییم. رویكرد تاریخی یا توصیفی و یا رویكرد كاركردی . كدامیك در شرایط كنونی مورد نیاز می باشد و كارآمد تر است؟ لذا این نوشتار نه اولین و نه آخرین نوشتار در راستای موضوع تولید علم می باشد و تنها می تواند یك دیدگاه از بین دیدگاههای گوناگون موضوع فوق را مورد مداقه قرار دهد باشد، تا اندیشمندان و فرزانگان هر چه زودتر دست به قلم برده و راه گشای حركت و جنبشی باشند كه سالی چند از تولدش نمی گذرد و نیازمند هدایت متولیانی است كه توانایی این هدایت را دارند.
فهرست مطالب●مقدمه: 2
●علم یعنی چه؟ 4
●بومی كردن علم یعنی چه؟ آیا اصلاً موضوعیت دارد یا نه؟ 8
●رویكرد توصیفی 9
●رویكرد كاركردی در ارتباط با بومی كردن علم 9
●جایگاه آموزش و پرورش در بستر سازی تولید علم 14
●●نتیجه: 21
یادداشتها و مآخذ: 22