موضوع : عهدشکنی آمریکا،مصادیق و نمونه ها
توضیح : این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
فهرست مطالبچکیده 1
کلیدواژه : 1
مقدمه 2
◦تناقض گویی آمریكایی در مسئله بسیار روشن حقوق بشر 3
◦بی اعتمادی به آمریكایی ها به خاطر تهدیدهای مكرر و مداوم همزمان با مذاكرات 4
خیانت آمریکا به انگلیس 4
پیمانشكنی با انگلیس در جنگ جهانی دوم 5
پیمان شكنی در بحران سوئز 5
آمریکا حتی به مستعمره انگلیس هم رحم نکرد 5
فریب انگلیس توسط آمریكا در كودتای 28 مرداد 6
خیانت آمریکا به روسیه 6
رویارویی آمریکا با انقلاب بلشویکی در شوروی 6
فعالیت جاسوسی آمریکا در شوروی 7
وقوع انقلابهای رنگین در جمهوریهای شوروی با حمایت آمریکا 7
طرح آمریکا برای استقرار موشک در لهستان 7
بدعهدی آمریکا به چین 8
حمایت آمریکا از ژاپن در مقابل چین 8
تجاوز نظامی آمریکا به چین 9
دخالت آمریکا در جنگ داخلی چین 9
فعالیت جاسوسی آمریکا در چین 9
خیانتهای آمریکا به فرانسه 10
فعالیتهای جاسوسی آمریکا علیه فرانسه 10
کارشکنی در اقتصاد فرانسه 11
حمایت آمریکا از کودتا علیه دولت فرانسه 11
مشارکت آمریکا در طرح قتل رئیس جمهور فرانسه 12
خیانت آمریکا به لیبی 12
خیانت به نظام لیبی و دیکتاتور ضد مردمی لیبی 13
حمله به عراق با وعده صلح و آرامش 14
فروش روغن سوخته و بی کیفیت به برزیل 15
عهدشکنی آمریکا با هند 15
مصادیق و نمونه های عهد شکنی آمریکا با دولت ایران 15
توقیف نفتکشهای ایران و تحریم تسلیحاتی در دوران دفاع مقدس 16
دوره دوم- دهه دوم و سوم انقلاب اسلامی 16
تحریم ایران به بهانه حمایت از تروریسم 16
بد عهدی های آمریکا پس از برجام 17
هزینه مند نمودن عدم پایبندی آمریکا 19
تحریم دلاری از مصادیق بد عهدی آمریکا 20
آمریکا روی مدار بد عهدی 22
آزمون سند ژنو 23
نتیجه گیری 29
منابع و ماخذ 30
چکیده
"وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ" سوره توبه - آیه 12
"اگر پس از بستن پيمان ، سوگند خود شکستند و در دين شما طعن زدند ، با سران کفر قتال کنيد که ايشان را رسم سوگند نگه داشتن نيست ، باشد که از کردار خود باز ايستند"
همانطور که میدانیم تاریخ نشان داده است كه آمریكا گرچه بارها با کشورهای مختلف بر سر مسائل گوناگون متحد میشد اما بلافاصله پس از اینكه به نتیجه مطلوب خود میرسد پیمان شكنی كرده و خیانت میکند لذا درواقع میتوان گفت سیاست این كشور بر پایه زیادهخواهی بنا شده است و از این رویه نباید انتظار وفای به عهد داشت .در واقع آمریکا نه تنها در مواجهه با ایران بلکه در مواجهه با سایر کشورها نیز بارها زیر قول های خود زده است و حتی نسبت به متحدان اصلی خود نیز بدعهدی كرده و تنها تا زمان رسیدن به منافع خود وعده و وعیدهای مکرر صادر کرده است. عده ای شاید نگران بد عهدی آمریکا باشند، که البته امری درست است و باید کشور ها، به معاهدات بین المللی خود عمل کنند، و گرنه سنگ روی سنگ بنا نمی شود. اما بد عهدی همیشه باعث نابودی در کوتاه مدت است. زیرا نشان غرور و بی تدبیری و: تکیه بر دروغ و نادانی است. ممکن است در ظاهر یک پیروزی باشد، اما پایه های قدرت را مانند موریانه می خورد. زیرا دروغ و بد عهدی ماهیتا یکبار مصرف است و: برای بار دوم کارایی خود را از دست می دهد. پایه و اساس ارزیابی عملکرد ها ی بعدی هم می شود. همه اینها را خود دروغگو ها هم می دانند، ولی راه دیگری ندارند و تصور می کنند چند روزی بیشتر دوام خواهند داشت.
کلیدواژه : عهد شکنی-آمریکا-مصادیق-نمونه ها
مقدمه
مسئله بی اعتمادی به آمریكایی ها و دلایل عدم اعتماد به آمریكایی از جمله موضاعت مهمی است از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. آمریكائیها، هم غیرقابل اعتمادند، هم غیر منطقیاند، هم در برخوردشان صادق نیستند. ما دولت ایالات متّحدهی آمریكا را دولتی غیرقابل اعتماد میدانیم؛ دولتی خودبرتربین، دولتی غیرمنطقی و عهدشكن، دولتی كه سخت در پنجهی تصرّف و اقتدار شبكهی صهیونیسم بینالمللی قرار دارد و بهخاطر رعایت خواستهها و منافع نامشروع شبكهی صهیونیستی بینالمللی مجبورند با رژیم غاصب و جعلی اشغالكنندهی فلسطین مماشات كنند، در مقابل او نرمش نشان بدهند؛ اسمش را میگذارند منافع آمریكا، در حالی كه بكلّی منافع ملّی آمریكا با آنچه امروز اینها در حمایت از [آن] رژیم جعلی انجام می دهند، منافات دارد؛ از همهی دنیا دولت ایالات متّحدهی آمریكا باج می گیرد و به رژیم جعلی صهیونیستی باج میدهد؛ این حقایق را ما داریم مشاهده میكنیم - به دولت آمریكا اعتمادی نداریم، مردم بایستی دو رویی دشمن و نیت سوء آنها را بشناسند. این در حالی است كه عده ای در داخل تلاش دارند مانع شناخت صحیح دشمن شوند و این اقدامی اشتباه است. ...امروز متأسّفانه انسان مشاهده می كند در برخی از فاصلهها و مقاطع حرفهایی زده می شود از سوی دشمنان؛ این برای مردم ما مایهی عبرت است. در همین مذاكرات گوناگونی كه در این روزها انجام می گیرد، ملّت ایران این مذاكرات را زیر نظر داشته باشند؛ اظهارنظرهای بی ادبانهی مسئولان آمریكایی را مردم ببینند، زیر نظر داشته باشند، دشمن را بشناسند. بعضیها می خواهند نظر مردم را از دشمنىِ دشمن منصرف كنند؛ نه، ببینید دشمنی را، ببینید دورویی را. مسئولین آمریكایی در جلسات خصوصی با مسئولین كشور ما یك جور حرف می زنند، بمجرّد اینكه از آنها جدا می شوند، در بیرون یك جور دیگر حرف می زنند. مردم ایران این دورویی دشمن و نیّات سوء و پلید دشمن ما را ببینند؛ ملّت توجّه داشته باشد. ببینند كه باید یك كشور اقتدار درونی خود را حفظ كند؛ این توصیهی همیشهی ما به مسئولین است. مشكلات كشور را تنها یك چیز حل می كند، آن هم عبارت است از نگاه به ظرفیّتهای درونی - كه این ظرفیّتها هم بحمداللَّه بسیار است، بی شمار است به دشمن نمیشود چشم دوخت؛ از دشمن نمیشود انتظار داشت. آمریكاییها در برخی از اظهارات و لفّاظیهایشان می گویند ما دوست ملّت ایرانیم؛ دروغ می گویند، در خلال كارهایشان می شود فهمید. ایران را تهدید میكنند، آنوقت توقّع دارند كه جمهوری اسلامی از قدرت دفاعی خود بكاهد؛ این خندهآور نیست؟ این مسخره نیست؟ درعیناینكه تهدید می كنند
◦تناقض گویی آمریكایی در مسئله بسیار روشن حقوق بشر
مسئله تناقض گویی آمریكایی ها و عدم اعتماد به آمریكایی ها مسئله ای بود كه این رهبر انقلاب به دلیل سیاست های متناقض آمریكایی ها در رابطه با حقوق بشر در دیدار با مردم آذربایجان شرقی به آن پرداختند. در این دیدار كه در آستانه سی و ششمین سالگرد قیام تاریخی مردم تبریز در 29 بهمن سال 1356 برگزار گردید، موضوع عدم اعتماد به آمریكایی ها این با مثال های روشنی از حقوق بشر آمریكایی تشریع شد. ایشان با اشاره به اقدامات خلاف حقوق بشر امریكا از جمله در زندان های گوانتانامو، ابوغریب و كمك به تروریست های معروف جهان و عهد شكنی ها و دروغ گویی های آمریكایی ها تاكید كردند:
...امریكاییها با این پرونده قطور و سیاه باید از آوردن نام حقوق بشر دچار شرم و حیاء شوند اما همچنان وقیحانه مدعی آنند...
رهبر معظم انقلاب در این دیدار اشاره داشتند كه به هیچ وجه تسلیم زورگویی و باج خواهی امریكا نخواهند شد. چرا كه مقابله با زورگویی و باج خواهی نظام سلطه كه مظهر آن امریكا است از آرمان های سلبی انقلاب است و تأكید كردند ملت ایران در 22 بهمن امسال این مهم را به وضوح اعلام كرده است. ایشان با انتقاد از برخی تلاش ها برای معرفی یك چهره غیرواقعی از امریكا به مردم گفتند برخی افراد تلاش دارند... با بزك كردن چهره امریكا زشتی ها و خشونت ها و وحشت آفرینی ها را از این چهره بزدایند و دولت امریكا را دولتی علاقمند به مردم ایران و انسان دوست معرفی كنند..
◦بی اعتمادی به آمریكایی ها به خاطر تهدیدهای مكرر و مداوم همزمان با مذاكرات
در دیداری كه با مسئولان وزارت خارجه و سفرا و رؤسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران به تاریخ 22/5/93 برگزار شد، بار دیگر مسئله چرایی عدم اعتماد به آمریكا توسط مقام معظم رهبری مورد بحث قرار گرفت. رهبری در این دیدار افزایش توقعات آمریكا و لحن تند آنها همزمان با ادامه مذاكرات را مورد انتقاد شدید قرار داد و اعلام كرد این اقدام آمریكایی بركات خیری داشت چرا كه سبب شد عده ای در داخل ماهیت سیاست های آمریكا را بهنر بشناسند و زیاد از حد به مذاكرات دل خوش نكنند. ایشان فرمودند تا وقتی وضع كنونی یعنی دشمنی امریكا و اظهارات خصمانه دولت و كنگره آمریكا درباره ایران ادامه دارد تعامل با آنها نیز هیچ وجهی ندارد.
رهبر معظم انقلاب در جلسه دیدار با مسئولان وزارت خارجه و سفرا و رؤسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از كشور به صراحت فرمودند: ...رابطه با آمریكا و مذاكره با این كشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلكه ضرر هم دارد و كدام عاقلی است كه دنبال كار بیمنفعت برود!؟ عدهای اینجور وانمود میكردند كه اگر با آمریكاییها دور میز مذاكره بنشینیم بسیاری از مشكلات حل میشود، البته ما میدانستیم اینجور نیست اما قضایای یك سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات كرد. در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان آمریكا هیچ ارتباطی نبود اما در یك سال اخیر بخاطر مسائل حساس هستهای و تجربهای كه مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاكراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایدهای عاید نشد بلكه لحن آمریكاییها تندتر و اهانتآمیزتر شد و توقعات طلبكارانهی بیشتری را در جلسات مذاكرات و در تریبونهای عمومی بیان كردند.البته مسئولان ما در نشستها در جواب طلبكاری آنها، جوابهای قویتر و گاهی گزندهتر دادند، اما در مجموع معلوم شد مذاكره برخلاف تصورات برخیها، به هیچ چیز كمك نمیكند.
خیانت آمریکا به انگلیس
پیمانشكنی با انگلیس در جنگ جهانی دوم
در طول تاریخ موارد متعددی از پیمان شكنی آمریكا علیه بریتانیا كه تا سالیان دراز متحد اصلی ایالت متحده در صحنه سیاست بینالمللی بود دیده میشود. مورد اول از این بدعهدیها را میتوان در جریان جنگ جهانی دوم مشاهده كرد. در ماجرای فتح نورماندی، انگلستان از آمریكا خواست تا سریعا وارد عمل شده و با اعزام نیرو و تسلیحات نظامی، بریتانیا را در فتح نورماندی یاری كند. مشخص بود كه فتح نورماندی میتوانست بزرگترین ضربه را به آلمان زده و روند پیروزی متفقین را سرعت بخشد. اما آمریكا علیرغم درخواست انگلستان، در ورود به جنگ تعلل كرد تا جایی كه انگلستان در ساحل نورماندی بسیاری از نیروهای خود را از دست داد. آنگاه آمریكا وارد جریان شده و نقش فاتحان را بازی كرد.
پیمان شكنی در بحران سوئز
نمونه دیگر پیمانشكنی آمریكا به انگلستان در ماجرای بحران سوئز رخ داد. در این جریان آمریكا به خوبی دریافته بود كه در اختیار گرفتن كانال سوئز از سوی انگلستان مساوی با گسترش نفوذ این كشور در منطقه خواهد بود. لذا با ورود سریع به جریان جنگ در سال 1956 میلادی، فشار سیاسی و مالی به انگلیس وارد آورد تا آتش بس سازمان ملل را در تاریخ ۶ نوامبر بپذیرد. بدین ترتیب نیروهای انگلیس ناچار شدند تا در ماه دسامبر همان سال مصر را ترك گویند.
آمریکا حتی به مستعمره انگلیس هم رحم نکرد
در سال 1983 میلادی آمریكا در تهاجم به كشور كوچك گرانادا كه در آن زمان تحت سیطره بریتانیا بود، یك بار دیگر خیانت خود نسبت به انگلستان را نشان داد. این حمله كه نقض فاحش قوانین بینالمللی و تجاوز به استقلال، حاكمیت ملی و تمامیت ارضی یك كشور به شمار آمد نمونه دیگری از خیانت آمریكا به متحد همیشگیاش بود. زیرا انگلستان در گرانادا صاحب نفع بود. در واقع این منطقه به عنوان مستعمره بریتانیا به شمار میآمد.
فریب انگلیس توسط آمریكا در كودتای 28 مرداد
علاوه بر مواردی كه گفته شد، شواهد تاریخی دیگری نیز از بدعهدی آمریكا نسبت به انگلستان در طول تاریخ دیده میشود. در همین رابطه آنچه میتواند برای ما ملموستر باشد به كودتای 28 مرداد 1332 بر میگردد. در این كودتا دولت مصدق با همكاری سیا و انتلیجنت سرویس سقوط كرد. با سقوط دولت مصدق و بازگشت شاه به كشور، به نظر میرسید كه انگلستان و آمریكا به تقسیم منافع در ایران خواهند پرداخت اما ایالت متحده آنچنان كه پیش از این نیز بارها نشان داده بود به سرعت انگلستان را از صحنه خارج كرده و بیشترین سهم از كنسرسیوم نفت را به خود اختصاص داد. بدین ترتیب بار دیگر انگلستان را كه متحد اصلیاش در جریان كودتا به حساب میآمد فریب داد. از این تاریخ به بعد، آمریكا به قدرت برتر در ایران بدل شد. در حالی كه پیش از كودتای 28 مرداد 1332 این انگلستان بود كه حرف اول را در ایران میزد.