موضوع : همزیستی هنر معماری
توضیح: این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
فضا در هنر معماري
بررسي و شناخت پديده هاي فيزيكي و روابط بين آنها بدون توجه به مفاهيم و درك شهودي از فضا چندان مأنوس به نظر نمي رسد. مفهوم درك فضا نيز مانند ساير كميت هاي فيزيكي روندي پويا دارد و در طول تاريخ دستخوش تغيرات زايدي شده است. بويژه بعد از نسبيت مفاهيم فضا و درك بشر از آن دچار تغير ، زيادي شده است. البته در اينجا نمي خواهيم مسئلة فضا را مورد بررسي قرار دهيم تنها هدفمان اينست كه زمينة آشنائي با نگرش فلسفي و علمي نسبت به فضا فراهم گردد تا بعد از بيان نسبيت فضا معرفي گيرد. همچنين اين مطالب قبل از قوانين نيوتن آورده شده است تا زمينه مطرح شدن ديدگاه منطقي نيوتن نسبت به فضا مطلق فراهم گردد.
همسازي فضا و سازه در دوره هخامنشي ، همزيستي معماري
بناي معماري محصول مشاركت عناصر عمدهﺍي چون فضا و سازه است كه تحت تأثير عناصر فرهنگي، اجتماعي، علوم فني و ايستائي اقليمي و جغرافيائي و طبيعي و مباني اقتصادي شكل ميگيرند.
ارتباط نزديك و گريز ناپذير دو عنصر ياد شده بر آن داشت تا از زاوية تركيب اين دو به معماري بنگريم . در اين نوشتار سعي بر اين است كه روشي براي مطالعه تركيبي دو مقوله فضا و سازه ارائه شود و سپس اين دو روش براي معماري دوره هخامنشي مورد استفاده قرار گيرد.
تعاريف و مباني نظري موضوع شامل:
تعريف همسازي ، فضاي معماري ، سازه
معيارهاي برقراري همسازي
روش برقراري سازگاري بين فضا وسازه
همسازي در اين نوشتار مطابق آنچه در فرهنگ لغت استفاده شده است به معناي هم آهنگي و توافق است. اگر دو چيز به نحوي با هم عجين شوند كه تقدم و تأخرشان را نتوان تشخيص داد. در اينصورت بين آنها همسازي و همنوائي برقرار ميگردد. مناسبت بين فضا و سازعژه هنگامي برقرار ميشود كه ايجابات فضائي و ايجابات سازهﺍي با يكديگر به تفاهم برسند . بدين معنا كه سازه بر اساس ايجابات خويش بتواند نوعي از فضا را به اقتضاي فرهنگش بوجود آورد و فضا نيز بر پايه ايجابات خود با استخدام سيستم سازهﺍي ممكن تحقق عيني پيدا كند. به بيان خلاصه تر، طراحي فضا عين استخدام سيستم سازهﺍي مربوط باشد.در معماري دوران حكومتي دوران هخامنشيان تأمين انواع فضاهاي مورد نياز بر اساس سيستم سازهﺍي ممكن صورت ميگيرد. ايجاد فضاهائي كه داراي ابعاد مختلف در طيف خود تا كلان و ارزشها و كاركردهاي مختلف هستند. با استفاده از سيستم هاي سازهﺍي به ارث رسيده از گذشته گاه گزينش شده و آگاهانه و بويژه خلاق محقق ميگردد.
منطق ايستائي يك سازه تركيبي از سنگ و چوب وخشت خام را تطابق رفتار اين مصالح و نقش آنها در عنصر سازهﺍي و تناسب ميزان مصالح با ابعاد آنها آگاهي فني از نقاط خاص سازهﺍي و ساختار شكني مناسب مصالح براي باربري، استفاده از نيروي وزن سازه (بار مرده) براي پايداري، تناسب سازهﺍي با ميزان مقومتش در برابر بار وارده، با حركت به سمت ارتفاع به منظور پرهيز از بيهودگي و ايجاد تعادل در سازه اطلاعات مطابق با طبيعت مصالح تشكيل ميدهند. بر اين اساس مقاومت فشاري خشت و سنگ، به كارگيري اين مصالح را به صورت عناصر عمودي يا ديواره ها و ستون ها و مقاومت كششي و فشاري و خمشي (چوب) يكي از كاربردهاي آنرا به شكل عناصر افقي يا تيرها ايجاد ميكند.و سازه و تير و ستون يا قابي شكل به اين صورت است كه نيروهاي وارده (بارها و وزن عناصر) به كمك عناصر افقي يا تيرها يا رفتار خمشي به عناصر عمودي يا ستونها و ديوارها منتقل ميشود و اين عناصر بار را بصورت فشاري به تكيه گاهها يا پي ها انتقال ميدهند. وزن پايه هاي سنگي باعث ميشوند كه ستونها بتوانند در برابر بعضي از نيروهاي افقي مانند نيروهاي باد مقاومت كنند. (قابليت تحمل خمش يك تير يا يك سازه قابي بيشتر بستگي به جنس آن عضو و نيز شكل مناسب هندسي آن دارد. مثلاً اگر يك الوار چوبي را در جهت پهنا بخوابانيم مقاومتش در خمش كمتر از وضعيتي است كه در آن الوار مزبور به گونه نره يعني بر روي ضخامتش قرار گرفته است)جالب آنجاست كه اين نكته توسط
فهرست مطالبفضا در هنر معماري
همسازي فضا و سازه در دوره هخامنشي ، همزيستي معماري
همزيستي معماري اسلامي و معاصر
همايش همزيستي معماري و شهرسازي
همزيستي هنر معماري هند و ايران
منبع