موضوع : بررسی برنامه ریزی استراتژیک
توضیح : این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
تجزيه و تحليل swot
براي بررسي و تحليل منتقدانه وضعيت موجود در صنعت روغن نباتي و ارائه راه حل مناسب ، آن را در قالب يك فرايند حل مسئله Problem solving process بررسي و درگامهاي بعدي بر مبناي يك برنامه ريزي استراتژيك تجزيه و تحليل مينمائيم . فرايند حل مسئله در قالب 9 قدم و بصورت نمودار ذيل ميباشد :
نمودار فرايند حل مسئله
با توجه به ماهيت كار و شرح خدمات تعريف شده ميتوان 5 قدم از 9 قدم حل مسئله را در اين گزارش طي نمود و طي قدمهاي بعدي به اراده و تصميم مديران ومسولان داراي قدرت اجرايي در صنعت روغن نباتي دارد لذا در اين قسمت به بررسي قدمهاي پنجگانه مذكور پرداخته و رهيافتهاي مؤثر براي ببهبود از وضعيت موجود را ارائه خواهيم نمود :
قدم اول : تعيين مسئله
تعريف مسئله در اين پروژه از سوي مديريت شركت نوسازي با هدف بهبود وضعيت موجود در صنعت روغن نباتي مطرح گرديده است بدين معني كه مديريت مذكور سعي دارد تا با مطالعه وضعيت صنعت مورد بحث ضمن شناخت و عارضهيابي برنامهريزيي اجرايي لازم را با توجه به ابزار و امكانات موجود در شركت نوسازي صنايع در جهت ارتقاء صنعت روغن نباتي در كشور انجام دهد. آنچه كه مورد بحث در اين پروژه ميباشد شناخت راهحلهاي توسعه و بهبود با توجه به وضعيت موجود ميباشد.همانطور كه مباحث در قبلي نيز بدان اشاره گرديد عمده مشكل صنعت روغن نباتي كشور تامين ماده اوليه مورد نياز ميباشد كه به دو صورت دانه روغني در درجه اول و روغن خام در درجه دوم طرح گرديد. بنابراين با درك بهتر از آنچه كه در پروژه به عنوان مشكل و مسئله تعريف ميشود ميتوان در قدمهاي بعدي براي جمعآوري اطلاعات و همچنين بررسي استراتژيها روشنتر و مشخصتر عمل كرد.
علاوه بر مسئله اصلي و كلاني كه از سوي شركت نوسازي صنايع ايران براي صنعت روغن نباتي مطرح گرديد، با شناخت به عمل آمده از صنعت مذكور كه در بحث بازار هم به نوعي به آن پرداخته شد مشكلاتي نيز وجود دارد كه هر چند برگرفته از ساختار موجود درصنعت ميباشد ولي ميتواند به عنوان يك تشديد كننده مسئله مورد بحث در مركز توجه مديران و تصميمگيرندگان سازمان قرار گيرد كه برخي از مهمترين آنها عبارتند از:
- عدم برنامهريزي در مورد تامين دانههاي روغني به عنوان ضعف اين صنعت در داخل كشور
- نبرد ابزارهاي مالي لازم در جهت حمايت تامين كنندگان ماده اوليه
- وجود كارخانههاي متعدد با مالكيت بخشهاي مختلف و با مديريت بخشهاي خاص نظام
- قديمي بودن تكنولوژي تعدادي از كارخانههاي بزرگ كشور
- عدم دستيابي به اطلاعات شركتهاي مربوطه، كارخانجات، انجمنهاي صنفي و ... به بهانههاي مختلف از جمله محرمانه بودن
- شفاف نبودن هزينهها و درآمدها كه خود سبب ميگردد كه عملكرد اقتصادي صنعت به خوبي قابل اندازهگيري و مقايسه نباشد.
4-2- قدم دوم : تعيين اهداف
از ديدگاه مديريت استراتژيك، همواره حداكثر كردن سود در كوتاه مدت بهترين راه براي رسيدن به سود آوري و توسعه پايدار نيست بلكه بايد بگونه اي عمل نمود كه اين سود آوري مستمر و مداوم ودر جهت سياستهاي كلان كشور باشد. به عبارتي، بجاي لذت بردن از خوردن ماهي بايد چگونگي توربافي و ماهيگيري را آموخت .
اغلب استراتژيستها اهداف بلند مدت را در هفت حوزة زير تعيين مينمايند كه اين اهداف براي صنعت روغن نباتي نيز مورد توجه ميباشد .
1- سود آوري Profitability
سود آوري يك ابزار لازم براي ادامه حيات هر بنگاه اقتصادي است بدونكسب سود هر بنگاهي از حالت اقتصادي خارج شده و تنها عوامل ناپايـدار ميتوانند توجيه گر بقا و دوام آن باشند . جهت بقاي سازمان در فضاي اقتصادي امروز ، توجه به سود آوري سازمان امري اجتناب ناپذير خواهدبود .
2- بهره وري Productivity
بهره وري بيشتر مبناي اصلي در اندازه گيـري و ارزيابي عملكرد هر مـؤسسه ميباشد بهره وري كه بعنوان نسبت خروجي ( سـتانده ) به ورودي ( داده ها و منابع ) تعريف ميشود نه تنها معتبرترين معيار براي سنجش عملكردهاست بلكه بدنبال خود سود آوري را نيز بهمراه خواهد داشت . مجهول بودن شاخصهاي عملكردي در كارخانجات مورد بررسي نيز بعنوان يك مسئله ( يا زير مسئله ) مطرح ميباشد كه مديران و متوليان امر بايد با تكيه بر روشهاي علمي و منطقي نسبت به بررسي آن اقدام كنند .
3- ايجاد موقعيت رقابتي Competitive
حضور در بازارهاي فعلي تنها از طريق رقابت امكانپذير ميباشد متوليان توليد روغن نباتي نيز به اين امر كاملاً واقـف هستند كه زماني ميتوانند به بقاي سازمانهاي تحت پوشش خود اميدوار باشند كه توان انجام رقابت با ساير عوامل تأثير گذار ( از جمله ئساير توليد كنندگان داخلي و خارجي ) را دارا باشد بنابراين رسيدن به اهدافي چون افـزايش سـهم چند درصـدي صادرات ، زمانـي دستيافتني است كه بجهات رقابتي بتوان اين سهم را از رقبا گرفت .
4- ارتقاء كاركنان
عامل انساني و وجود مهارتهاي لازم ميتواند سبب تحرك ، پويائي و توانمندي بيشتر هر سازمان شود لذا مدير آينده نگر به افزايش توان مهارتي كاركنان فكر خواهد كرد و اين موضوع لزوماً فقط كاركنان درون سازماني را در بر نميگيرد ، كه ميتوان كاركنان برون سازماني ( نظيرپيمانكاران توانمند )را در نظر گرفت و عرصـه را براي حضور بيشتر وقـدرتمنـد تر آنان فراهم نمود لذا بايد به ارتقاء بدنة كارشناسي و برنامه ريزي و سياستگذاري سازمان توجه نمود و پتانسيلهاي مديريتي و فني و مهندسي آنان را ارتقاء بخشيد و توجه نمود كه از بكارگيري نيروي انساني بيش از نيلز پرهيز گردد.
5- روابط كاركنان
بهره وري بيشتر و بهتر كاركنان به روابط بهتر آن بستگي دارد كاركنان علاقمند و دلبسته به سازمان ميتوانند به رشد و شكوفائي آن سازمان كمك نمايند و از طرفي هم ،كاركنان بي علاقه و فاقد انگيزه هاي اجـتماعي و اقتـصادي نيز مشكلات زيادي را براي سازمان ايجاد مينمايند كه امروزه اين مشكل در اغلب سازمانها بخصوص سازمانهاي بزرگ مشهود و ملموس بوده و اين روابط در جهت اهداف اصلي سازمان هدايت نميگردد و بدنبال آن پائين بودن بهره وري ، از دست دادن فضاي رقابتي و فقدان سود آوري براي سازمان خواهد بودكه كه برخي از كارخانجات مورد بررسي نيز در اين زمينه با مشكلاتي مواجه ميباشندو اين مقوله نيز بعنوان يكي از زير مسئله ها ( Sub- Problem ) ميتواند مطرح باشد.
6- رهبري تكنولوژي
سازمانهاي امروزي همواره سعي مينمايند بجاي پيروي از ديگر سازمانها خود پيشرو و خلاق باشند و سازماني كه بتواند در عرصه تكنولوژي صاحب شهرت و اعتبار باشد ميتواند به تداوم حيات اقتصادي خويش اميدوار باشد . در شرايط كنوني ، هر چند كه توليد كنندگان بيشتر به صورت يك دنباله رو در پي توليد، محصولات جديد ارائه شده از سوي توليد كنندكان خارج از كشور مي باشند ليكن به عنوان يك ايده ال ميتوان رهبري تكنولوژي را نيز در سطح كلان (جهان) و بعنوان يك هدف پائينتر در كشور دنبال كرد .
7- مسئوليت اجتماعي
اغلب بنگاههاي اقتصادي علاوه بر حفظ بقاي اقتصادي خود به مسئوليتهاي اجتماعي نيز توجه دارند اين مسئوليتهاي اجتماعي ميتواند بصورت ارائه خدمات به محيط اطراف و يا ايجاد امكانات رفاهي ، ورزشي براي محيط خويش ،نقش و جايگاه خود را در محيط اطراف خود تثبيت نمايند .
آنچه بعنوان مسئوليت اجتماعي براي متوليان اين صنعت ميتوان نام برد ارائه برنامه هاي آموزشي لازم در جهت بهبود مصرف مي باشد.
اهداف مذكور بعنوان اهداف كلان در مباحث تئوريك مطرح ميباشد ولي آنچه كه در ميدان عمل و در عرصه صنعت روغن نباتي مطرح ميباشد عبارتست از
الف ) اقتصادي نمودن توليد به منظور سودآوري بيشتر از طريق :
- روان سازي فعاليتها در كارخانجات . ( افزايش بهره وري و سود آوري )
- بروز كردن ماشين آلات ( افزايش بهره وري ) .
- استفاده بهينه از نيروي انسلني ( افزايش بهره وري)
ب) برقراري مكانيزمهاي لازم به منظور دستيابي به اهداف كلان دولت :
- تامين كالاهاي استراتژيك از جمله روغن نباتي و خوراك دام ( مسئوليت اجتماعي ).
برنامه ريزي براي تامين دانه هاي روغني در داخل كشور(( ايجاد موقعيت رقابتي ).
- ايجاد فرهنگ بهينه مصرف (مسئوليت اجتماعي) .
ج) افزايش توان مديريتي :
- ايجاد فرصتهاي لازم براي سياستگذاري وبرنامه ريزي بهتر ( ارتقاء كاركنان و بهره وري ) .
- كاهش فعاليتهاي اجرائي و تقويت توان رهبري و تدوين برنامه هاي راهبردي ( سود آوري و بهره وري ) .
4-3- قدم سوم : گردآوري اطلاعات :
- همه ميدانيم “ پنجاه درصد حل مسئله فهم صورت مسئله است” براي شناخت بهتر مشكل و تحليل منطقي و علمي آن ضروري است كه شناخت كاملي از وضعيت موجود صنعت روغن نباتي بعمل آيد اين مرحله از حل مسئله توسط اين مشاور و در حد امكانات موجود انجام گرديدو تصويري مشخص از وضعيت اين صنعت در فصول قبل آورده شده است ، چكيدة اين مطالعات كه بر مبناي مطالعة مستندات ، انجام مذاكره و مصاحبه با مديران و مسئولين محترم در كارخانجات، انجمنهاي صنايع روغن كشي و روغن نباتي و همچنين شركت كشت و صنعت دانه هاي روغني و نيز استنتاج مطالعه كنندگان و تهيه كنندگان اين گزارش انجام گرديده را ميتوان بصورت ذيل خلاصه نمود :
پس از جنگ جهاني دوم يكي از اهداف كشورهاي اروپايي، امريكا و كانادا برنامه ريزي براي افزايش توليد محصولات كشاورزي به منظور خاتمه بخشيدن به كمبود مواد غذايي و تامين امنيت غذايي براي جامعه بود. كشورهاي ديگر مانند هند، چين و تركيه نيز بعدها اين سياست را پيشه كردند.اصلي ترين سياست هاي تامين امنيت غذايي كه دولت ها با توجه به مزيت نسبي خود دارند، خودكفايي در محصولات كشاورزي است كه اقتصاددانان اين سياست را مادر سياست ها مي خوانند.
البته در اين گزارش به يكي از شاخههاي صنايع غذايي يعني زنجيره دانه هاي روغني و مقدمات آن، توليد و پس از توليد توجه شده است.كشور ما در اين عرصه نسبت به ساير شاخههاي كشاورزي ضعيف تر و معضلات كشور ما در ان بسيار شديد است. آنچه در افزايش توليد دانه هاي روغني مهم است هماهنگي تمامي پيش نيازها،فعاليت هاي فرابخشي مرتبط ، مسائل فني و علم زراعت، توليد، مسائل پس از توليد و همخواني تمامي اين زنجيره و منظور كردن كامل آن در برنامه تدويني است.
اصلي ترين نياز زراعت، زمين، آب، نيروي انساني، نهاده ها و ماشين آلات مي باشد كه براي رسيدن به توليد اقتصادي لازم است. زمين بايد وسيع و يكپارچه، تسطيح و زهكشي شده باشد. آب با تاسيسات فني مانند لوله و كانال بدون هرزي به مزرعه برسد. نيروي انساني آموزش و اطلاعات دقيق داشته باشد. نهاده ها مناسب و اصلاح شده به موقع در اختيار قرار گيرد و ماشين آلات از جمله انواع تراكتور، دنباله بندها و كمباين فراهم شود. در اين صورت با توجه به پتانسيل خوب زراعت دانههاي روغني در استفاده از تكنولوژي و نتايج خوب تحقيقاتي كه در اقاليم مختلف كشور بويژه در مورد گياه گلزا بدست آمده ، افزايش توليد تا مرز خودكفايي دور از ذهن نيست.
اما فعاليتهاي فرابخشي مانند قوانين گمركي و برقراري تعرفه هاي مناسب براي محصولات مشابه و استحصالات آن، واگذاري تسهيلات بانكي به اندازه به موقع و متناسب با نرخهاي جهاني به زراعت داخل و خريداران داخلي دانهها ا ز واجبات است. زيرا خريداران دانه هاي روغني، روغن و كنجاله در حال حاضر با توجه به نرخ هاي بهره جهاني از تهسيلات بانكي خارجي يا فروشندگان با بهره 3 درصد استفاده كرده و با توجه به تعرفه ناچيز، كالا را وارد كرده و فرآوري مي كنند. حال آنكه همين خريداران و يا كشاورزان اگر بخواهند از منابع بانكي داخلي استفاده نمايند. مجبورند بين 13 تا 25 درصد بهره آن هم پس از گذراندن مراحل متعدد و پرهزينه پرداخت نمايند.
فهرست مطالبتجزيه و تحليل swot 1
تعيين مسئله 1
تعيين اهداف 1
دسته بندي اطلاعات 1
تست مدلهاو فرضيه ها 1
قدم اول : تعيين مسئله 1
4-2- قدم دوم : تعيين اهداف 2
1- سود آوري Profitability 3
2- بهره وري Productivity 3
3- ايجاد موقعيت رقابتي Competitive 3
4- ارتقاء كاركنان 3
5- روابط كاركنان 3
6- رهبري تكنولوژي 4
7- مسئوليت اجتماعي 4
4-3- قدم سوم : گردآوري اطلاعات : 5
4-4- قدم چهارم : دسته بندي اطلاعات 9
4-5- قدم پنجم : ايجاد مدلها و فرضيه ها 9
شناخت بعمل آمده در قدمهاي قبلي و دسته بندي كردن اطلاعات ما را به ساخت مدل تصميم گيري هدايت مينمايد تا مسئله را در قالب يك مدل تصميم ، بررسي و تحليل نماييم. 9
مدل تصميم را ميتوان بصورت نمودار ذيل ترسيم نمود : 10
1)قوتها: (strengths) 10
2- ضعفها W(weakness) 11
3- فرصتها O (opportunity) 12
4-تهديدات T( threat ) 12
ماتريس ارزيابي موقعيت و اقدام استراتژيك (space) 14
موقعيت استراتژيك خارجي 14
6) تدوين استراتژي: 15
استراتژي ادعام عمودي (رو به جلو و رو به عقب) 21
4- تقويت مجموعههاي فعلي در جهت تكميل زنجيره تامين 23
1- واگذاري مديريت زنجيره تامين به معاونت زراعت وزارت جهاد كشاورزي 23
2- واگذاري مديريت زنجيره تامين به شركت توسعه كشت دانههاي روغني تحت نظارت شوراي عالي نظارت 24
3- تقسيمبندي زنجيره تامين به سطحهاي مختلف 24
4- تقويت مجموعههاي فعلي در جهت تكميل زنجيره تامين 25
استراتژي توسعه محصول 26
استراتژي مشاركت 27
ارائه برنامه عملياتي براي هر يك از راهكارهاي استراتژي ادغام عمودي 28
1- راهكار واگذاري مديريت زنجيره تامين به معاونت زراعت وزارت جهاد كشاورزي 28
ارتباط با تامين كننده مواد اوليه: 28
ارتباط با كارخانجات روغنكشي وروغن نباتي: 29
ارتباط با توزيعكنندگان محصول: 30
ارتباط با واحدهاي تحقيق و توسعه: 30
2-راهكار واگذاري مديريت زنجيره تامين به شركت توسعه كشت دانههاي روغني تحت نظارت شوراي عالي نظارت 30
ارتباط با تامين كننده مواد اوليه: 31
ارتباط با كارخانجات روغنكشي و روغننباتي: 31
اعضاء شوراي عالي نظارت پيشنهادي 32
ارتباط با توزيع كنندگان محصول: 32
ارتباط با واحدهاي تحقيق و توسعه: 32
3- تقسيمبندي زنجيره تامين به سطحهاي مختلف 33
تامين مواد اوليه: 33
توليد روغن نباتي: 33
توزيع محصول: 34
4- تقويت مجموعههاي فعلي در جهت تكميل زنجيره تامين 34