موضوع : مدرسه و نقش آن در تعلیم و تربیت ارزش ها
توضیح : این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
چكيده
اين مقاله با رويكرد تحليلى و بررسى اسنادى، به دنبال اين است كه نقش نظام تربيتى در تعليم و تربيت ارزش ها را با توجه به نقش معلم، دانش آموز، همسالان، فضاى مدرسه و تأثير متقابل نظام تربيتى و ارزشى به اجمال بررسى مى كند. روابط انسانى در مدرسه عامل مهم در تبيين ارزش ها مى باشد. دو ركن اساسى روابط انسانى، معلم و دانش آموز مى باشند كه معلم نقش مهمى در سلامت روانى دانش آموزان ايفا مى كند. دانش آموز نيز در فرايند تبيين ارزش با پذيرش فرهنگ، گروه خود را با خواست هاى آنان هماهنگ مى كند. همسالان نيز با برقرارى ارتباط افقى امكانات يادگيرى مهارت هاى اجتماعى انتقال ارزش ها را فراهم مى كنند.
تأثير فضاهاى آموزشى مانند كتاب درسى، معلم و شيوه ارزشيابى يكى از اصول برنامه ريزى درسى به شمار مى آيند. ارزش هايى كه فرد در مدرسه به دست مى آورد، چنانچه با ارزش هاى حاكم بر روابط اجتماعى سازگار نباشند، بى تأثير خواهند بود و افراد در جريان اجتماعى شدن، آرمان هاى مدرسه را فراموش مى كنند.
كليدواژه ها: ارزش، تعليم و تربيت، روابط انسانى، برنامه درسى، ارتباط.
مقدّمه
مدرسه از مهم ترين نهادهاى اجتماعى، تربيتى و آموزشى و اصلى ترين ركن تعليم و تربيت است كه به منظور تربيت صحيح دانش آموزان در ابعاد دينى، اخلاقى، علمى، آموزشى، اجتماعى و كشف استعدادها و هدايت رشد متوازن روحى و معنوى و جسمانى آنان براساس اهداف مصوب دوره هاى تحصيلى و برابر ضوابط و دستورالعمل هاى وزارت آموزش و پرورش تأسيس و اداره مى شود. انتقال ارزش هاى اساسى جامعه در كانون اصلى توجه نظام آموزشى قرار دارد، به گونه اى كه مدرسه دانش آموزان را متعهد مى سازد ارزش هاى جامعه را درونى سازند. در مدارس، آموزش ارزش ها در لابه لاى دروس گوناگون صورت مى گيرد و كارايى تعليم ارزش ها در هر درس، به ميزان درك معلم از اهداف موردنظر در آن درس بستگى دارد. معلم با شناخت امكانات، به تجهيز محيط آموزشى مى پردازد و با شناخت علايق و توانايى شاگردان، آنان را در جهت صحيح يادگيرى هدايت مى كند؛ چراكه موفقيت در مدارس مستلزم آن است كه معلمان عقايد ديگران را بپذيرند. نظام آموزش و پرورش از طريق روش هايى كه در امر تدريس به كار مى گيرد ارزش ها و برداشت هاى خاصى را در ذهن دانش آموزان جاى مى دهد و در روند تبيين ارزش ها، همسالان از طريق كنش متقابل، نقش مهمى ايفا مى كنند، به گونه اى كه نظام هاى آموزشى در دنيا تلاش مى كنند از توانايى هاى منابع انسانى خود سود ببرد. اگر نظام هاى آموزشى به سوى مديريت «مدرسه محور» كشيده شده اند خواهان گذر از مديريت «فرادست ـ فرودست» و حرمت گذاشتن به توانمندى منابع انسانى هستند. محتواى درسى هم مسير رسيدن به هدف هاى اجرايى را براى شاگردان ميسر مى سازد. مطالب محتواى آموزشى بايد در يك خط مشخص و با توجه به ساخت ويژه هر رشته و يادگيرى قبلى شاگردان تنظيم شود. محتواى آموزشى بايد مرتبط با زندگى روزمره و محيط اجتماعى باشد. همه اين امور در يك فضاى مناسب درسى امكان پذير است و سرانجام، معلم از طريق ارزشيابى، به وجود قوت و ضعف تدريس خود و كفايت ابزارهايى كه در تدريس به كار برده است، پى مى برد.
پيشينه پژوهش
هر مكتبى با دستگاه فكرى، كه نسبت به پديده هاى جهان دارد، داراى يك نظام ارزشى نسبت به اعمال و رفتار انسان است. به گفته گونار ميردال، «اعتقادات مظهر انديشه اى است كه بيان مى كند واقعيت در حقيقت امر چگونه است، در حالى كه ارزش گذارى مظهر انديشه هايى است كه بيان مى كند واقعيت چگونه بايد باشد. اما اين دو (اعتقادات و ارزش گذارى ها) به نحوى عجين شده اند كه جدايى آنها غيرممكن است.»
در ديدگاه اجتماعى، انتقال ارزش ها وظيفه مدرسه است و جامعه شناسانى مانند تالكوت پارسونز به تبيين اين ديدگاه پرداخته اند. به اعتقاد وى، در مدرسه دانش آموزان نقش هاى مناسبى را كه در جامعه وجود دارد، مى آموزند و انتظارات مردم در رفتارهاى ميان فردى را محقق مى سازند.
يهودى كوهن،1 از نظريه پردازان رويكرد انتقالفرهنگى، ميان جامعه پذيرى و آموزش و پرورش تمايز قايل مى شود و معتقد است: آموزش و پرورش برنامه ريزى شده تر و كنترل شده تر است. آموزش و پرورش در فواصل زمانى منظم انجام مى گيرد، اما جامعه پذيرى به شكل خودجوش انجام مى شود.
فهرست مطالب
چكيده 1
مقدّمه 2
پيشينه پژوهش 3
تعريف مفاهيم و اصطلاحات اساسى 4
نقش مدرسه در آموزش ارزش ها 4
نتيجه گيرى 9
پیشنهادات 9
منابع 10