موضوع : نقاط قوت و ویژگیهای موثر بر یک مدیر
توضیح : این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
یکی از مهمترین فعالیتها در زندگی اجتماعی بشر امروز مدیریت می باشد که موجب :
1- تحقق اهداف سازمانها 2-بهره برداری از منابع وامکانات موجود 3- بالفعل کردن استعداد انسانها شده است.
مدیریت ، تنها عامل تولید است که چگونگی استفاده از دیگر عوامل تولید در سازمان به آن بستگی دارد.
پس از رنسانس ، (( تحلیل مبتنی بر تجربه صرف علمی )) بر روح تحقیق در غرب حاکم گردید و انسان نیز بعنوان یکی از عوامل تولید در ردیف ماشین و دیگر منابع به شمار آمد.اما امروزه صاحب نظران غربی متوجه شده اند که در تحلیلهای مهندسی انسانی ، انسان را به عنوان یک عامل صرف محسوب نکنند.
یکی از نتایج در هم ریخته شده نظام ارزشی غرب ، حاکم شدن( اصالت نفع Utilitarianism ) بر روند فعالیتهای اقتصادی و تولیدی است و پیروان این مکتب یک عمل راتا آنجا درست قلمداد می کنند که برای فرد یا افراد بیشترین خوشی را در بر داشته باشد .
به بیان دیگر ملاک درستی یک عمل نتایج آن است نه شیوه انجام آن عمل.
در واقع طرفداران این مکتب چهره اصلی هرعمل که همان انگیزه آن می باشد را بی ارزش جلوه می دهند.
در این مکتب میزان درستی نتیجه بستگی به میزان سود دهی آن نتیجه دارد. به این ترتیب این تمدن بعد از انقلاب صنعتی به یک تمدن سود انگار تبدیل شد.و در نتیجه انقلاب صنعتی تولید انبوه موجب جدائی مالکیت و مدیریت شد.
میزان کار آیی مدیر:
به نوبه خود سازگاری فعالیتهای داخلی سازمان را با کارکرد سازمان ، تکنولوژی ، نیازهای اعضاء سازمان و محیط خارجی لازم می سازد.
چهار چوب مفید برای این منظور وظایفی است که تحت عنوان اصول مدیریت که شامل:
1- برنامه ریزی 4- هدایت و سرپرستی
2- سازماندهی 5- کنترل
3- بسیج منابع و امکانات
می باشد برای مدیر قائل شده اند.
تئوری های مدیریت عبارتند از :
1-چارت سازمانی 3- سیستمهای سازمانی
2- رفتار سازمانی 4- منابع انسانی
تئوریهای مدیریت : نقشه ها والگوهایی هستند که بر حسب اوضاع واحوال سازمانی ، راه حلهایی را
برای مشکلات تجویز می کنند.
تئوریهای مدیریت : راههای هستند برای مشاهده وتجزیه وتحلیل سازمان به صورت دقیق تر و عمق تر .
وکاربرد آنها این است که بر صلاحیت ، شایستگی ، اثر بخشی وکار آیی مدیر می افزاید
و باعث میشود که مدیر بتواند در موقعیتهای مختلف واکنش مناسب و مقتضی را نشان
دهد.
تئوریهای مدیریت : چار چوبی است که مدیر را به هدفهای سازمانی نزدیک می کند.
اولین چیزی که مطرح می شود ، مدیریت در سازمان است.
اهمیت مدیریت :
« بسیاری از صاحبنظران ، علت موفقیت و شکست نهادها را در تفاوت مدیریت آنها می دانند. »
در توضیح این مطلب میتوان ادامه داد عواملی که در کنار یکدیگر خصوصیات بارز یک مدیر موفق در مجموعه را شامل می شود ، مؤثر در نحوه مدیریتی آن مدیر خواهد بود. وهر چه از این خصوصیات به نحو مطلوب ،بهره و سود ببرد ، سازمان ومجموعه ای که مدیریت آن بر عهده اوست را می تواند به اهداف خود نزدیک و نزدیکتر سازد.
اکنون به نظرات تنی چند از صاحبنظران ، اندیشمندان و دانشمندان در این زمینه می پردازیم:
1 – پیتر دراکر:
« عضو حیات بخش هر سازمان ، مدیریت آن است. »
می توان نتیجه گرفت که مدیریت در هر سازمان مانند مغز در بدن انسان عمل می کند وحکم فرماندهی و نظارت بر سایر عوامل زیر نظر را بر عهده دارد ( در مغز نیز بسان یک سازمان تصمیم گیریها در آن انجام
می شود ، برنامه ریزی و سازماندهی صورت می گیرد و کنترل و نظارت اعمال می شود ) و می تواند با فرمانها و دستورات مؤثر ، بجا و سنجیده باعث پیشرفت در امور و نیل به اهداف سازمانی گردد.
2 – هارولد کنتز:
« مدیریت ، مهمترین زمینه فعالیت انسان است. »
وظیفه اصلی مدیران در تمام سطوح و در همه واحدها تهیه و نگهداری محیطی جهت کار گروهی اعضاء
و دستیابی به اهداف تعیین شده است.
( 6 )
3– چارلز پرو:
تقسیم بندی دیگری در مورد نظام کاری سازمانها ارائه کرد.
پرو در این طبقه بندی سعی کرد تا ساختاری مناسب ، برای کارآیی بیشتر در هر یک از انواع نظامهای کاری ارائه دهد.
از نظر وی مدیریت زمانی موفق خواهد شد که با توجه به نظامهای کاری موجود در هر سازمان به امور زیر بپردازد:
الف): برنامه ریزی ب): سازماندهی ج): کنترل د): هدایت
4 – فردریک وینسلو تیلور:
در کتابی تحت عنوان (( اصول مدیریت علمی )) به بیان این اصول پرداخته است.
الف): جایگزینی اصول علمی بجای محاسبات سر انگشتی ( علم بجای تجربه محض )
ب): کسب هماهنگی در فعالیت گروهی بجای تشتت در عمل ( هماهنگی بجای افتراق )
پ): جلب همکاری افراد بجای آشفتگی حاصل از فرد گرایی ( همکاری بجای استقلال فردی )
ت): کار و تلاش در جهت به حداکثر رساندن بازده ( حداکثر تولید بجای محدودیت محصول )
ث): تلاش در جهت ارتقاء سطح رشد تمام کارکنان جهت ترقی روز افزون خود سازمان
5 – لوتر گیولیک :
یکی از دانشمندان معاصر علوم اداری ، وظایف مدیر را در اصطلاح لاتین( POSDCORB )
خلاصه می کند . این اصطلاح معنی خاصی ندارد و تنها برای کمک به حافظه وضع گردیده. بنا بر طبقه بندی گیولیک ، حروف لاتین اصطلاح نامبرده معرف وظایف مدیر بشرح زیر است.
الف): تنظیم برنامه (Planning )
شامل پیش بینی عملیات اساسی وتعیین طرق اجرای آن بمنظور تـاُمین هدف سازمان می شود.
ب): تشکیل سازمان ( Organizing )
شامل تعیین صریح حدود اختیارات می گردد که طبق آن وظایف از هم تفکیک می شوند و در عین حال بین
وظائفی که اجرای آنها برای تحقق اهداف معینی لازم است ، ارتباط و هماهنگی برقرار می گردد.
پ): کارگزینی ( Staffing )
شامل استخدام ، کار آموزی و همچنین تاٌمین شرائط مساعد کار می گردد.
ت): فرماندهی ( Directing )
شامل عمل مداوم اخذ تصمیم های خاص یا کلی و صدور دستور بمنظور هدایت و رهبری سازمان می شود.
( 7 )
ث): هم آهنگ کردن ( Coordinating )
شامل عمل مهم تطبیق وظایف مشاغل مختلف سازمان بمنظور تحقق یافتن هدف مطلوب می گردد.
ج): ارتباطات ( Reporting )
بمعنای آنکه مجری کسانی را که در برابر آنها مسئول است از جریان پیشرفت امور آگاه سازد.
گزارش دهنده و زیر دستان او باید در اثر مطالعه مدارک ، تحقیق و بازرسی خود از پیشرفت امور اطلاع کامل داشته باشند.
د): بودجه بندی ( Budgeting )
شامل تنظیم طرح مالی عواید و مخارج سازمان و نظارت بر اجرای آن می شود .
با نگاهی گذرا به طبقه بندی بالا مشاهده می کنیم که گیولیک نامی از کنترل یا نظارت که بدون شک یکی از عناصر مهم مدیریت است نبرده ، ولی سیستم ارتباطات و گزارش گیری و هچنین بودجه بندی را جزو وظایف مدیر بشمار آورده است.باتوجه به این نکته که منظور از کنترل یا نظارت مقایسه نتایج عملیات با هدفهای پیش بینی شده است ، و این عمل از طریق تنظیم برنامه و سیستم گزارش گیری و همچنین بودجه بندی طبق روشهای جدید میسر است ، بنا بر این دیده می شود که گیولیک موضوع کنترل را نادیده نگرفته است بلکه برای آن اهمیت خاصی قائل شده است.
6 – هنری فایول :
او در طی جنگ جهانی اول تجربیات خود را در کار مدیریت بصورت وظایف مدیری منعکس کرد.
که به آن نظریه اداری مدیریت ( فرایندگرایی یا اصول گرایی ) گویند.
فایول کل سازمان را پیکره واحدی می دید که فعالیتهای آن به 6 دسته تقسیم می شود.
که به ترتیب عبارتند از :
الف): امور فنی ( از قبیل تولید و تغییر شکل اشیاء )
ب): امور بازرگانی ( از قبیل خرید ، فروش ، مبادله )
پ): امور مالی ( تعیین منابع مالی و مصرف بهینه )
ت): امور حسابداری ( تعیین وضع موجود مالی )
ث): امور ایمنی ( حفاظت از اموال و افراد )
ج): امور اداری ( پیش بینی و برنامه ریزی ، سازماندهی ، کنترل ، هماهنگی )
فهرست مطالبمدیریت ، 6
میزان کار آیی مدیر: 6
چهار چوب مفید برای این منظور وظایفی است که تحت عنوان اصول مدیریت که شامل: 6
اهمیت مدیریت : 7
تعیین وظایف مدیر یا عناصر مدیریت : 12
تفویض اختیار : 14
مهارتهای مدیر : 15
ویژگیهای کمال مدیریت : 16