موضوع : مقابله با کودک آزاری
توضیح: این فایل به صورت ورد و آماده ی پرینت می باشد
مقدمه
کمتر كسي را می توان يافت که در کودکي مورد آزار و اذيت اين وآن قرار نگرفته و به نوعی تنبيه نشده باشد. كودکان همواره آسيب پذير ترين اقشار جامعه هستند که به دلائل مختلف از جمله پايين بودن سن و نداشتن مهارتهای کافی قادر به حفاظت و حمايت کامل از خود نبوده و نيازمند حمايت بزرگسالان و به خصوص والدين خود هستند. اينان انسانهايي هستند كه اغلب با حقوق خود آشنا نيستند و نمی توانند در برابر انواع بدرفتاريها در خانواده از خود محافظت کنند. اين معضل بزرگ اجتماعی كه از آن به عنوان كودك آزري یاد می شود همه جوامع چه پیشرفته و چه در حال توسعه را در بر گرفته وآثار کوتاه مدت و بلند مدت متعددی را هم در شرايط فعلی و هم بر آينده او يعنی دوران بزرگسالی بر جای می گذارد ؛ اثراتی که گاه بسيار جبران ناپذير است.
كودک آزاری يعنی هرگونه فعل يا ترک فعلی که باعث زيان روحی و جسمی و ايجاد آثار ماندگار در وجود يک طفل شود. شکل های متعددی از کودک آزاری وجود دارد که آثار آن می تواند آشكار يا مخفی باشد و تنبيه بدنی و تجاوز جنسی به کودک هم از انواع کودک آزاری است که علائم آن قابل رديابی است. ممانعت از حاضر شدن کودک در کلاس درس، محروم کردن او از غذا، حبس در حمام يا زيرزمين از اشکال مخفی کودک آزاری است. طبق تعريف پيمان نامه جهانی حقوق کودک، افرادي كودك محسوب مي شوند كه زير 18 سال سن داشته باشند (20). اما از نظر سازمان بهداشت جهانی انسان از بدو تولد تا سن 15 سالگي كودك ناميده مي شود( 10 ) و کودک آزاری از نظر اين سازمان عبارت از هرگونه آسيب و يا تهديد سلامت جسم، روان، سعادت، رفاه و بهزيستی کودک يا هرگونه کوتاهی و غفلت و انجام هر نوع عملی است که موجب آزار جسمی، ذهنی، عاطفی و روانی کودک شده و به رشد و سلامتش ضربه بزند. معمولا کودکان بیمار, نارس، بدخلق، بازیگوش و بهانه گیر و کودکانی که ناخواسته به دنیا می آیند در معرض آزار هستند.
انواع كودك آزاري
به طورکلی آزار و شکنجه کودکان به چهار دسته تقسیم می شوند:
آزار جسمي : شامل كبود شدگي، سوختگي، خراشيدگي، جراحت، ورم و آثار كمربند، دست و لگد، چنگ و دندان و ناخن است. کودک آزاری جسمی و بدنی اولين نوع کودک آزاری است که بيشتر در خانواده های نيازمند و در معرض از هم پاشيدگی اتفاق می افتد. کار پيش از موعد کودکان در مزرعه و کارگاههای زير زمينی و خيابانها پيش از15 سالگی و نيزکودک ربايی که به منظور انتقام گرفتن از والدين و يا باج خواهی مالی صورت می گيرد از مصاديق عمده کودک آزاری جسمي در تمام کشورهای جهان است. در مواردي کودک آزاری های جسمی منجر به مرگ می شود كه اغلب در خانواده های از هم پاشيده و به دليل اعتياد و يا زندانی بودن يکی از والدين اتفاق می افتد.
آزار جنسي : شامل تجاوز به عنف و استثمار جنسي است. آزار جنسی يکی از اشکال کودک آزاری محسوب می شود که متاسفانه سير فزاینده و نگران کننده ای به ويژه در کودکان دختر دارد. نمايش رفتارهای جنسي، تجاوز و تماس و هر گونه بهره برداری از کودکان جهت کسب لذايذ و ارضای ميل جنسي، آزار جنسی محسوب می شود. در سراسر جهان بيش از 300 هزار دختر و پسر جوان به عنوان کودکان سرباز وجود دارد که بسياری از کودکان در سن زير 10 سال قرار دارند و در اين ميان اکثر دختران سرباز مورد سوء استفاده جنسی قرار می گيرند. در همین ارتباط، يکی از سياستهای به خصوص در جنگ بالکان وادار کردن دختران سرباز به بارداری و حفظ فرزند دشمن بود که در نهايت در بسياری موارد به خودکشی اين دختران منجر شد.
آزار عاطفي : شامل آزار روحي، كلامي و آسيب ذهني است كه منجر به اختلال رفتاري، شناختي، عاطفي و يا فكري در كودك مي شود. کودک آزاری روانی همانند فحش، توهين، تبعيض، تحقير، سرزنش و خدشه دار کردن شخصيت کودک است که علاوه بر خانواده های مشکل دار در خانواده های نسبتا مرفه جامعه نيز ديده می شود . متاسفانه بسياری از والدين اين موارد را کودک آزاری به شمار نمی آورند( 4)
قصور در حق كودكان : همان غفلت و بي توجهي همه جانبه به كودك است كه او را از رشد و پيشرفت انساني محروم مي سازد. قصور در حق كودكان بر سه نوع مي تواند باشد :
قصور جسمي : شامل عدم مراقبت پزشكي، گرسنگي و خواب آلودگي، كثيف بودن و عدم پوشاك مناسب، ضعف در مراقبت و شرايط ناسالم وغير بهداشتي خانه مي باشد. هر عمل که به علت غفلت موجب وارد آمدن آسيب جسمی به يک کودک شود از طرف افراد بالغ و به صورت صدمه به پوست و بافتهای سطحی سر، بخشهای داخلی و سيستم استخوانی نمايان شود کودک آزاری جسمی نام میگيرد.
قصور آموزشي : همان باز داشتن کودکان از تحصیل به دلیل مشکلات اقتصادی است. يکی از مفاد پيمان نامه حقوق کودک بر تحصيل کودکان تاکيد دارد و به همين دليل ممانعت از تحصيل کودکان نيز نوعی کودک آزاری به شمار می رود. هم در قانون اساسی و هم در مفاد آيين نامه حقوق کودک آموزش کودکان تا سنينی اجباری است.
قصور عاطفي : شامل غفلت و بی توجهی به نياز های روحي و عاطفي و شخصيتي کودکان و آفرينش و خلاقيت توسط آنها است که آخرين مورد آن شايع ترين نوع کودک آزاری محسوب می شود(16).
آثار و تبعات كودك آزاري
حقوق کودکان هر روزه توسط عده ای نادیده گرفته می شود و هر روز کودکانی در چهار دیواری خانه هایشان مورد شکنجه و آزار قرار می گیرند، بی آنکه در جامعه انعکاسی یابد و یا مورد کوچکترین حمایت اجتماعی قرار گیرند. در بسياری از موارد زمانی که کودک مورد آزار قرار می گيرد خانه را ترک می کند و در اين ميان ممکن است مسائلی پيش آيد که نتوان جبران کرد. بی شک يکی از تاثيرات کودک آزاری عواقبی است که در سنين بعدی کودک و بر ذهن او به عنوان عضوی در جامعه بر جای می ماند. کودکانی که مورد آزار قرار می گيرد در بزرگسالی همواره احساس خلاء، ناامنی عاطفی و روانی خواهند كرد ، مسئوليت پذيریشان کم شده و معمولا منزوی و مردم گريز، نامهربان و پرخاشگر از آب در مي آيند ؛ كه اگر به اين معضل رسيدگي نشود اينان همان جوانان عاصی و بزهکار ناخواسته آینده خواهند بود. زيرا کودکانی که آزار می بينند لاجرم خود آزار رسان می شوند. به تعبير ديگر کودکانی که در دوران طفوليت بی هيچ حمايت اجتماعی مورد اذيت و آزار عضوی از خانواده يا شخص خارج از خانواده قرار گرفته باشد، نمی تواند در بزرگسالی به خدمت جامعه ای در آيند که رنج و آرامش کودکی آنها را نادیده گرفته است.
گفتيم يكي از انواع كودك آزاري ها تنبيه بدني كودكان توسط والدين است. باورهای نادرست مبتنی بر اين که" بسياري از افراد موفق جامعه در کودکی کتک خورده اند" مانع از رديابی عوارض گسترده اين رفتار در ميان کودکان و نوجوانان مي شود که در آينده افراد بالغ جامعه خواهند بود. متاسفانه معمول اين است كه وقتی بچه ها کم سن و سال هستند مادرها اغلب مبادرت به تنبيه بدنی آنها می کنند که اين امر در آنها احساس ناامنی و طرد شدن ايجاد می كند و وقتی بزرگتر می شوند و به سنين نوجوانی می رسند، غالبا از سوی پدرشان مورد تنبيه قرار می گيرند كه نتيجه آن ايجاد احساس حقارت در آنهاست. در حاليكه تنبيه بدنی به هر شکلی و در هر سطحی آسيب رسان است. اين آثار در موارد شديدتر به دو صورت افراط و تفريط ديده می شود: فرد يا گوشه گير و منزوی می شود يا پرخاشگر و خشن. روانشناسان و جامعه شناسان عموما بر اين عقيده هستند که اگر از تنبيه بدنی کودک برای تربيت فرزندان استفاده کنيم، به آنها ياد می دهيم که از ما بترسند و در نهايت مشکلات روانی متعددی - از جمله نفرت و خشم - را در آنها نهادينه می کنيم (14).
در اکثر مواقع والديني که کودکان خود را مورد آزار و اذيت قرار میدهند به طور ناخود آگاه، به وسيله مکانيزم دفاعی همانند سازی خود را مانند فرد مهاجم کرده و با فرزندان خود به پرخاشگری میپردازند و به اين ترتيب، احساس کمبودها وناتوانيهای خويش در دوران کودکی را به صورت تنبيه و آزار کودک بروز میدهند. آن دسته از والدينی که اقدام به اين گونه كارها مي كنند سعی در جبران ناتوانیهای خود دارند. آنها وقتی فرزندانشان را به خاطر رفتارهای نامعقولشان تنبیه بدنی می کنند، متوجه نیستند زمانی که با عصبانیت به پرخاشگری با کودک می پردازند و او را کتک می زنند به او با زبان بی زبانی یاد مي دهند که هر وقت عصبانی شوند می توانند دیگران را تنبیه نمايند. در حاليکه واقعيت اين است كه کودک به هنگام کتک خوردن به اشتباه خود فکر نمی کند و این ادب کردن ها هيچ ثمره ای ندارد جز ترس و پرخاشگری در کودک و از بين رفتن صميميت او با والدين و همچنين پنهان کاری، شب ادراری و در نهايت شکل گيری شخصيتی منزوی و خشن در آنها.
به طور كلي پيامدها و عوارضي كه ناشي از كودك آزاري مي تواند بروز دهد عبارتند از :
1. عدم اعتماد به نفس
2. انحراف جنسي
3. بدبيني نسبت به ديگران
4. خشم و عصبانيت
5. خودآزاري
6. خود زني
7. گرايش به خودكشي
8. رفتار منفعلانه و انزواگرايانه
9. نگراني و ترس
10. شكست تحصيلي
11. احساس غمگيني و اضطراب
12. ديدن كابوس
13. اعتياد به مواد مخدر
14. استفاده از مشروبات الكلي (14)
فهرست مطالبمقدمه 2
انواع كودك آزاري 2
آثار و تبعات كودك آزاري 4
آمار كودك آزاري 6
تنبيه و خشونت در فرهنگ مردم 7
علل بروز كودك آزاري 8
كودك آزاري در قانون 11
راههاي مقابله با كودك آزاري 13
نتيجه گیری 17
منابع 19