این مقاله بصورت Word و قابل ویرایش است همچنین آماده پرینت می باشد
موضوع : تحقیق زمان و حرکت در آثار تجسمی
درك و خلاقيت تصويري يا فقدان آن در كيفيت هنرهاي تجسمي و آثار تصويري و حجمي عامل فوق العاده مؤثري است كه هنرمند مي تواند براي خلق اثر خويش آن ار به كار گيرد و بي ترديد در صورت پختگي هنرمند ابزارها و نشانه هاي بكارگيري آن براي او مشخص تر و شناخته شده تر شده و شمارشان فزوني مي يابد اما هنرمند هر قدر هم كه ماهر باشد به وجود آوردن يك نقاشي كه دقيقاً مشابه صحنه واقعي باشد غير ممكن است به يك دليل ساده: دنياي ما هيچ وقت ساكن نيست در هر لحظه گذشت زمان احساس مي شود اما بعضي از كارهاي هنري بيشتر از آثار ديگر با زمان و حركت سرو كار دارند و به بيان ديگر نشان دادن گذر زمان و حركت از اهداف مهم آن آثار و هنرمندان آنهاست مصريان قديم بدون شك در مباحثات هنري در پي كشف معماي زمان و حركت بوده اند در فرهنگ مصر و در خيلي ديگر از فرهنگ ها هميشه اين تصور وجود داشت كه هنر تصويري فاقد عناصر زمان و حركت است دنياي خود ما به طور قابل ملاحظه اي پويا و ديناميك است بيشتر ما به ويژه در كشورهاي صنعتي ذهنمان درگير زمان است و حركت يك عامل و فاكتور در زندگي روز مره ما به شمار مي رود هر دو عامل زمان و حركت بايد به عنوان عناصر مهم هنري تلقي شوند اگر معتقد هستيم كه آثار هنري در روند زندگي معاصر ما نقش كارسازي دارند گذشت زمان در هنر سه بعدي به خصوص هنر مجسمه سازي و معماري زمان هميشه يك عنصر است در واكنشهاي بيننده هنگامي كه دور يك ساختمان يا مجسمه قدم مي زنيد نقطه ديد شما با هر لحظه اي كه مي گذرد عوض مي شود معمولاً شما نمي توانيد تمام جنبه هاي سازه را در آن واحد يا در يك لحظه تجربه كنيد و مجبوريد نقاط مختلف ديد را جمع آوري و سرهم كنيد تا ديد كلي اي از آن به دست آوريد اين مقوله در مورد بسياري از مجسمه هاي معاصر به ويژه تنديس ها و سازه هاي داراي فضاها و حجم هاي خالي و سطوح مركب بيشتر صدق مي كند و مجسمه هاي هنرمندي چون لوئيز نولسون از آن جمله اند يك عكس از مجسمة شهر روي يك كوه بلند City on a high mountain ساخته نولسون فقط يك جهت و نقطه ديدي واحد از آن را به ما نشان مي دهد ولي مسلماً اين منظور سازنده مجسمه نبوده و اين كار به منظور نمايش در بيرون درست شده و خيلي بزرگ و عظيم است بيشتر از 20 فوت ارتفاع دارد و عريض ترين قطرش 23 فوت است نولسون طوري آن را طراحي كرده كه از هر زاوية ديدي جالب باشد يك دور كامل اطراف مجسمه و مطالعة جوانب مختلف آن تركيب ها و تلفيق هاي مختلففي از شكل خط فضا بافت و نور را ارائه مي كند با اينكه اين مجسمه رنگ تيرة مايل به سياه زده شده انگاره هاي نور و سايه با گذشت زمان رنگ ها و تيرگي هاي رنگي مجزايي ايجاد مي كنند زماني كه يك نفر اطرافش حركت مي كند يا حتي زماني كه خورشيد در عرض آسمان مي گذرد همين رنگ ها بر سطوح مجسمه به وجود مي آيد حركت واقعي دراثر نولسون و همين طور در خيلي از كارهاي هنري ديگر زمان يك فاكتور است براي اينكه بيننده در اطراف مجسمه در حركت است در مواردي نيز خود حركت در هنر به كار برده مي شود يكي از كساني كه وجود حركت مخصوصاً در كارهايش به كار برده شده است جرج ريكي است د رمجسمه ريكي بنام جفت L نا متقارن چرخان Double L Excentric Grratory شكل شي از حركتي كه به وسيله شي ايجاد مي شد اهميت كمتري دارد اي مجسمه تنديس تقريباً متقارني است كه بر بلنداي منظره اي ساخته شده است دو تا بخش يا بالة L شكل آن به حالت ثابت تعبيه شده ولي حركات تفسيري به وسيله باد در آنها ايجاد مي شود تعادل اين باله هاي غير متمركز آنها ار پذيراي هر جرياني مي كند كه ملايم ترين نسيم هاي تابستان آن ها را به حركت در مي آورد آنها را پذيرايي هر جرياني مي كند و ملايم ترين نسيم هاي تابستان آن ها را به حرت در مي آورد آنها به نوعي با محاسبه و مقاوم طراحي و ساخته شده اند حتي در برابر بادهايي با سرعت 80 مايل در ساعت آسيبي نبينند هيچكي نمي تواند پيش بيني كند كه اين باله هاي L شكل مرتعش در هر لحظه و در برابر هر وزش بادي كه بر آنها مي وزد چه شكلي خواهند گرفت صفحه هاي براق آن نور را به اطراف منعكس مي كنند و انعكاس نور از سطح آن ها تشعشعات رنگين متغيري به وجود مي آورد همانطور كه هنرمندان براي مدت زيادي سعي كرده اند تصور عمق و فضاي سه بعدي را روي يك صفحه صاف و دو بعدي به وجود آورند بعضي ها هم سعي كرده اند كه تصور حركت و عمق را به انتخاب خود در جايي كه حركت وجود ندارد به وجود آورند
زمان و حركت در آثار تجسمي