این مقاله بصورت Word و قایب ویرایش است همچنین آماده پرینت می باشد
موضوع : تحقیق هنر یافتن الگوی زیبایی شناختی
اگر به خطوط نگارههاي ايراني معاصر نگاهي بياندازيم خواهيم ديد كه معجوني از خطوط سختي آن هم از نوع تغزلي ميباشد كه براي موضوعات متفاوت بطور يكسان بكار رفته است در صورتيكه اگر به خطوط نگارگري مكاتب گذشته ايران كه اينان مدعي زنده كردن آن هستند بياندازيم خواهيم ديد كه براي هر موضوعي خط خاصي و براي هر نقشي مايه خط شكلساز مخصوصي اختيار كردند و تنوع خطوط آن بيش از هزاران نوع خط ميباشد محنت اين رنج موقعي جانگاهتر ميگردد كه منتقديم ناآشنا به بيان تصويري نيز نه تنها هوشيار نيستند بلكه گمراه كننده نيز هستند در نقدي ميخوانيم سنتهاي هنري ايران نه همين پي بردن به تركيبات و رنگهاي صوري است بلكه تا در اين نقد منتقد انتظار دارد كه بجز تركيب صورتي كه حاصل رنگ و تركيب فرم است چيز ديگري را هم ببيند مثل ادبيات فلسفه جامعهشناسي فقه و غيره و يا اينكه ميخواهد عدم مهارت هنرمند را دركاربست نقوش و فرمهاي ايراني گوشزد كند كه با محتواي جمله كه بيانگر درك سنت تصويري ايران توسط هنرمند است تناقض پيدا ميكند همچنين چنين پنداري كه نفوذ هنر مغرب زمين در هنر جديد ايران به صورت تاثيراتي است كه بيشتر از نظر صورت نه محتوا پيامآور غلبه محتوا چون موجودي تقديس شده در برابر فرم ميباشد و نتيجه اين كه هنرمند نه تنها يادآور خاطره قومي و فضاي مثالي نميگردد بلكه دچار يك سوپژكتيوليسم هپروتي ميگردد كه در فضاي نگارگري امروز غالب است نظير تجربهاي در هنر اروپا غلبه محتوا بر فرم منتهي به دوره رمانستيسيم شد و آثاري بوجود ميآيد كه بهتر است نوشته شوند تا تصوير گردند البته اين بدان معني نيست كه جستارهاي مختلف نقد را ببنديم بلكه روش صحيح ديدن را مدنظر داريم كه حداقل در هنرهاي ديداري از صورت شروع ميگردد و با همه چالش مختلف نهايت نيز واقعيت صورت اصالت دارد غفلت ديگر در نگارگري سنتي امروز در مورد اندازه تابلوها ميباشد كه تغيير محسوسي نميبينيم و اين اصرار عمدي حاصل عادت قديمي از قطع كوچك نگارگري ميباشد كه بيتوجه به كاربرد نگارگري در قديم كه بصورت كتاب يا مرقع بوده است و حتي موضوع قطع و اندازه اينگونه مجموعهها و تناسب آنها با اندازه و ابعاد اعضاي پيكر انساني و قدرت جسماني وي همگون ميباشد و مسئله درونگرايي اثار نگارگري سنتي مطرح بود و شكل كتاب مصور و مرقع همه شرايط لازم را در برداشت تا صاحب چنين مجموعههايي در حالتي كه براي وي مطبوع است اين آثار را با سرانگشت متفنن ورق زند و روان خود را از زيباييهايي شاهكارهاي آنها سيراب سازد و روشن است كه اين طرز انديشه و اينگونه نقاشي با پردههاي گوناگون و قطعات متفرقي كه بر ديوار ميآويزند و يا موزهها به نمايش ميگذارند تفاوت شاياني دارد بجز اين انتخاب قطع بزرگ آثار علاوه بر جنبه بينايي جنبه مشاركت حسي نگرنده را به همراهي ميطلبد و نگرنده در حركات متعادل منظم و هماهنگ اندام نقاش كه موجد اين شكلها بوده است
هنر يافتن الكوي زيبايي شناختي
روند اقتباس و ابداع هنر امروز از خاطره قومي