این مقاله بصورت Word و قایب ویرایش است همچنین آماده پرینت می باشد
موضوع : تحقیق نقش خط در ایجاد فضای تجسمی
خط گاه بر اثر تلاش مستقيم در جهت ايجاد آن پديد مي آيد و گاه در اثر ارتباط دوسطح يا دو رنگ يا كنارة شكل و فرم در ارتباط با فضا ايجاد مي شود در حالت اول خط تجسمي پديد آمده نيرويي متحرك و پنهان را در طول مسير حركت خود جا به جا نموده از بار عاطفي و حسي برخوردار است در حالت دوم خط جنبشي محسوس نداشته و احساس يا كيفيت تجسمي خاصي را در خود خلاصه ندارد خط خطي كردن دوران كودكي از اولين تجربيات انسان است كودك احساسات خود را با كشيدن بر روي كاغذ ديوار يا هر شي و در دسترس نشان مي دهد سپس در مدرسه با خطوطي آشنا مي شود كه مفاهيم خاصي دارند و براي نوشتن الفبا اعداد و ترسيم اشكال هندسي از آنها استفاده مي كند انسان حتي خطوطي را تجربه مي كند كه تنها تصور ذهني اوست اگر كف دو دست خود را بهم بچسبانيد در مرز ميان دستها خطي را مي بيند كه در حقيقت وجود ندارد از همه جالب تر خط ميان آسمان و زمين است كه در ذهن ايجاد مي شود و همه ما مي دانيم كه چنين خطي وجود ندارد اما آن را مي بينيم بنابراين تشخيص و تجسم خط بصري مشروط است به اين كه در چه وسعتي با چه فاصله اي و از كدام زاويه ديد عناصر بصري را در يك تركيب تجسمي قرار دهيم در تعريف تجسمي خط عبارت است از حركت يا شكل كمتر بصري خواه بدون ضخامت و به صورت مجرد و خواه با داشتن ضخامت و برجستگي مثل مرزهاي پيرامون يك مسطح محل برخورد دو سطح با دو زاويه مختلف مرز حاصل از تباين دو سطح رنگين با تيرگي متفاوت و اثر حركت مداد قلم مو يا يك شيء نوك تيز بر يك صفحه كلمه خط انواع اندازه ها و ضخامت هاي مختلف خطوط مستقيم يا منحني و خطوطي را كه به تدريج پهن و نازك مي شوند در بر مي گيرد خط در حوزه طراحي قديمي ترين مهمترين و قاطع ترين عنصر بصري است به طور كلي خط نقله در حال حركت و ساده ترين شكل نمايش تحرك است قدرت سرعت اجرا و سهولت بيان مفاهيم از خط عنصري ساخته است كه در بسياري از موارد بر عناصر بصري ديگر برتري مي يابد مجموعه خطوطي كه انسان مي تواند به وجود بياورد سه نوع است حركت يكنواخت دست در يك جهت خط مستقيم را به وجود مي آورد كه آن را مي توان با سرعت و دقت ترسيم كرد
نقش خط در ايجاد فضاي تجسمي
نقش خط در ايجاد فضاي تجسمي
پديداري حركت بصري به كمك خطوط
بررسي روابط خط و سطح در جهت آفريدن فضايي تجسمي
مطالعه روابط مستقيم