این مقاله با فرمت Word بوده و قابل ویرایش است همچنین آماده پرینت می باشد
موضوع : تحقیق هنر چیست
از همان زماني كه هنر وجود داشته مفاهيم هنري نيز وجود داشتهاند لحاظ كردن هنر به عنوان نوعي ميمسيس يا تقليد قرنها بود كه فرضيه اي حاكم مسلط به شمار ميرفت و تا حدي هر چه اين بازنمايي واقع گرايانهتر بود هنرمند هم هنرمند بهتري بود در فصل ديديم كه چگونه مورخ رومي پليني هنر واقعگرايانه را مورد تحسين مخصوصي قرار ميدهد مفهوم تقليدي هنر كه به راحتي فهيمده ميشد از روزگار باستان تا اوايل دورة مدرن در اروپا حكمفرما بود اگر اين مباحث قديميتر مربوط به هنر را تئوريهاي تقليدي بناميم يك حكم پسنگرانه معطوف بماسبق صادر كردهايم هر چند فرض اكثر نويسندگان بر اين بوده كه طبيعت شعر يا نقاشي يا مجسمهسازي در اصل تقليدي است بحث آنها بر سر اين بود كه اصولاً تقليد كردن به چه معناست چه نوع ارتباطاتي بين موضوع و اثر هنري وجود دارد و هنرمندان چه روشهايي براي بازنمايي موضوعات مختلف در اختيار دارند آنها روي هم رفته پرسش از چيستي هنر را به شكلي كه ما در اين تحقيق مطرح كرديم طرح نكردند كوشش براي تدوين تعريفي واقعي از هنر يك طرح پروژة مدرن است انجام اين طرح از دو راه ميسر است اولين مسير از لحاظ ترتيب زماني پروژة توضيح روشن كردن مرزهاي هنر زيبا به قصد جدا كردن هنر از صنعت Craft يا سرگرمي بود تا بدين جا حين بحث از نظرية هنر در قرون هجدهم و نوزدهم شاهد تلاشهايي در اين مسير بودهايم اخيراً انگيزة تعريف كردن بر آمده از نيازي است براي بيان علت پيدايش اشيايي كه در حوزة سنت هنر زيبا خلق شدهاند يعني آثاري كه به نظر ميآيد تعمداً هنجارها و محدودههاي اين سنت ديرين را نقض ميكنند از جمله نمونههايي از هنر فمينيستي مثل آثار استرباك و شنيمان ظهور يك سنت مربوط به هنر زيبا مستلزم بازنگري در مقاصد نقاشي مجسمهسازي شعر موسيقي و علي هذه و دستهبندي اين انواع مختلف تحت جنس واحد هنر بود با پيشرفت انديشة هنر زيبا ارزش زيبايي شناسانة آثار هنري غالباً از لحاظ تعريفي موقعيتي مركزي پيدا كرد نظريههاي هنري بيش از حد زياد هستند كه بتوان همة آنها را در اين جا مورد مطالعه قرار داد وليكن بگذاريد تا به طور خلاصه دو جنبش اساسي در علم زيبايي شناسي مدرن را كه شامل تعاريف مختلف از هنر نيز ميشوند مورد ملاحظه قرار دهيم نظرية فرانمايي و فرماليسم كه هر كدام به طرق متفاوتي براي مفاهيم جنسيتي مربوط به هنر هنرمند و ارزش زيبايي شناسانه اهميت دارند اين دو نظريه همچنين نقاط عزيمتي هستند از فرضية قديميتر كه هنر را امري ضرورتاً تقليدي معرفي ميكرد نظرية فرانمايي را در بحث قبلي كه راجع به خلاقيت و نبوغ هنري داشتيم معرفي كرديم چنين رهيافتي به سوي هنر در دورة رمانتيك پديدار شد و تا قرن بيستم دوام پيدا كرد در اكثر نسخههاي اين نظريه اهميت خاصي براي خلاقيت هنري كه هنر را به وجود ميآورد در نظر گرفته شده است نظريههاي فرانمايي براين باورند كه يك اثر هنري به شدت فرانمودي داراي قدرت و ارزش جاويدان است و بيننده خواننده يا شنونده را از بصيرت يا ايده يا شهودي بينظير بهرهمند ميكند استعمال مفهوم فرانمايي بدين شكل جدايي بين هنر زيباي مربوط به فرهنگ والا و سرگرميهاي مردمي و صنايع سودمند را افزايش داد اكثر نظريههاي فرانمايي عليرغم تفاوتهاي بسياري كه با يكديگر دارند به طبيعت آن نوع محصولاتي توجه دارند كه در مقولة آثار هنري و در حوزة سنت هنر زيبا قرار ميگيرند بيشتر آنها نظريههاي كلي در مورد تعريف مشخصات همة آثار هنري از جمله موسيقي يا شعر نقاشي يا معماري هستند همان طور كه سوزان لانگر در تعريفي كه از هنر ارائه ميدهد ميگويد هنر خلق صُوُري فرمهايي است كه نمادي از احساسات بشري هستند فرماليسم يك عزيمت بزرگ ديگر از اين ايده است كه جوهر هنر را تقليد ميمسيس معرفي كند است مركزيت فرم ساختار تركيب و قس عليهذا از اوايل قرن هجدهم يكي از جنبههاي مهم علم زيبايي شناسي بوده و نقش عظيمي در پيشرفت خود مفهوم زيبايي شناسي بازي ميكنند وليكن فرم تا قبل از ظهور هنر مدرن هستة يك فلسفة هنر واقعي را تشكيل نداده بود بنابر انتظامات گوناگون هنرمندان موسوم به مدرنيست به شدت با سنتهاي مربوط به تقليد هنري مخالفت كردند بدين طريق كه تعمداً از تكنيكهاي مأنوس بازنمايانه دست كشيدند فيگور و فضا را در نقاشي تحريف كردند از شكل طبيعي درآوردند ترتيب زماني روايي را در ادبيات و هارموني و توناليته را در موسيقي كنار گذاشتند تأكيد بر فرم زيبايي شناسانه به جاي توجه به معناي محتواي نمايش داده شده وسيلهاي براي برانگيخته شدن اين نوآوريهاي سبك وارانه فراهم كرد ميتوانيم براي جنبش فرماليستي دو سويه قائل شويم يكي تعريف نظري هنر برحسب فرم آن ديگري يك رشتة قدرتمند از نقد كه آثار هنري مخصوصاً موسيقي نقاشي مجسمهسازي رقص و معماري را با استفاده از اصطلاحات فرماليستي ارزيابي ميكند تعريف فرماليسيتي از هنر عمر نسبتاً كوتاهي داشت فيلسوفان معمولاً منتقد هنري انگليسي به نام كلايو بل را به عنوان فرماليست جوهري اصلي ميشناسند به اين دليل كه نظرية هنر او به شدت افراطي و واضح بود بل مدعي بود كه جوهر هنر بايد فرم معنادار باشد منظور وي از فرم معنادار نظمي تركيبي بود كه احساس زيبايي شناسانه را بر ميانگيزاند بل نظرية خود را به عنوان يك توصيف كلي از تمام هنرهاي تصويري به پيش برد گرچه دستور كار ثانوي مهم وي دفاع از نقاشي پسا امپرسيونيستي بود آثار نقاشاني همچون پيكاسو و سزان كه در آنها پرسپكيتو متلاشي فضا مسطح و فيگورها تحريف ميشدند از شكل طبيعي در ميآمدند بسياري از مردم را در اوايل قرن بيستم گيج كردند چرا كه چنين نقاشيهايي اشياء را چنان كه واقعاً به نظر ميآيند نمايش نميدادند بل ارزشهاي تقليدي و نمايش واقع گرايانه را به نحو سوزندهاي مردود اعلام كرد و بدين ترتيب تنها بر اين اساس كه داشتن فرم معنادار يك شيء را شايستة عنوان هنر ميكند به دفاع از تمام هنرها برخاست نظرية او در وهله نخست يك نظرية مربوط به نقاشي است گرچه او پذيرفت كه موسيقي هم شايد بتواند به طريقي مشابه متكي بر فرم باشد مسير رسيدن به اين ايده از قبل به خوبي هموار شده بود يك نظريه پرداز متعلق به نسل قبلي به نام ادوارد هانسليك به نحو مؤثري در دفاع از ارزشهاي فرماليستي در موسيقي مباحثي مطرح كرده بود
ضمناً گرچه فرماليسم يك نظرية دقيقاً زيبايي شناسانه است ولي علاقهاي به طرد صنعت Craft و جدا كردن آن از هنر زيبا ندارد بل صريحاً در مثالهايي كه از فرم معنادار ميزند صنعت را نيز وارد ميكند هر چند شيء صناعي صرفاً به خاطر فرمي كه دارد ارزيابي ميشود شكل توازن و هماهنگياي كه دارد و موارد ديگري از اين قسم اگر قرار است كه شياي به عنوان هنر ملاحظه شود ارزش كاربردي آن به كلي ناديده انگاشته ميشود لذا به يك معنا ايدة صنعت كنار گذاشته شده است از آنجا كه تنها فرم مصنوعات زيبا است كه ميتواند آنها را به هنر تبديل كند رهيافت فرماليستي به سوي تعريف هنر رابطة تنگاتنگي با نقد فرماليستي هنر دارد نقدي كه بيشتر از بقيه نقدها به ارزيابي كيفيات تركيبي در تشخيص آثار هنري ميپردازد چنين توجهي به فرم مسير آگاهي و پرداختن به اشياء خلق شده توسط فرهنگهاي ديگر مشخصاً فرهنگ آفريقا يي را هموار كرد علاقه به صورتكهاي ماسكهاي آفريقايي به عنوان نمونه در برخي از نقاشيهاي پيكاسو و موديگلياني مشهود است فرماليستها كيفيات زيبايي شناسانه را در ميان خصوصيات ذاتي آثار هنري جا دادند و آنچه را كه به مسائل فراتر از خود اثر مربوط ميشد همچون معناي بازنمايانه نمايشي يا اهميت اجتماعي اثر را به عنوان خصوصيات نامربوط عارضي مردود اعلام كردند اين كار بخشي از برنامة دفاع از نوآوريهاي ضد تقليدي مدرنيسم بود ولي در عين حال مناسبت هنر به عنوان تفسيري از زندگي اجتماع يا عالم را نيز به مقدار زيادي كاهش داد بنابراين هر چيزي شبيه به يك پيام سياسي يا مذهبي كه به وسيلة هنر بيان شده باشد صرف نظر از اهميتي كه از لحاظ سياسي يا مذهبي دارد چيزي به اهميت هنري اثر اضافه نخواهد كرد لذا توجه به سياستهاي جنسي مربوط به بازنمايي توسط رهيافتهاي فرماليستي فرو نشانده شدند اين امر دليل مردود شناخته شدن اين سياستها از جانب بسياري از منتقدان فمينيست است مفاهيم فرماليستي و فرانمودي اكسپرسيونيستي مربوط به هنر هر دو به بررسي چگونگي خلق محصولي ميپردازند كه داراي ارزش زيبايي شناسانة بالايي باشد چه آن ارزش برحسب زيبايي فرم چه برحسب بينش فرانمودي توصيف شود
هنر چيست
فهرست مطالب
تعاريف و زمينههايشان
هنر و ضد هنر
نظرية نهادي
هنر به عنوان يك آينه آرتور دانتو
آثار فمينيستي و مفاهيم متغير هنري
رسانه و پيام نخ و خوراك
بدن هنرمندان
خلاصه