این مقاله با فرمت Word بوده و قابل ویرایش است همچنین آماده پرینت می باشد
موضوع : مقاله آناتومی شکم
شكم يا ابدومن بخشي از تنه در زير ديافراگم مي باشد كه تا مدخل لگن امتداد دارد جدار فوقاني شكم سطح تحتاني عضله ديافراگم يا حجاب حاجز مي باشد حد تحتاني شكم سطح قراردادي است كه از مدخل لگن عبور مي نمايد مدخل لگن از عقب به جلو شامل اولين مهره ساكرال خاجي 1S كه به آن پرومونتوريوم يا دماغه گويند و بالهاي ساكروم كه زائده عرضي آن هستند و مفصل ساكروايلياك خاجي لگني دو طرف خط قوسي و خط شانه اي كه اين دو كنار داخلي استخوان هيپ مي باشند بين دو خط قوسي و شانه اي برآمدگي « ايليوپوبيك » قرار دارد كه محل جوش خوردگي اين دو استخوان لگن است درانتهاي داخلي خط شانه اي به تكمه و ستيغ و سمفيز پوبيس مي رسد سمفيز پوبيس نوعي مفصل غضروفي است كه داراي ديسك مي باشد جدار هاي قدامي و طرفي و خلفي شكم حاوي عضلات و نيز 5 مهره كمري در خلف مي باشد لايه هاي جدار شكم از خارج به داخل از سطح به عمق داراي لايه هايي است كه بطور كلي عبارتند از پوست فاسياي سطحي كه دو لايه دارد لايه سطحي تر را كمپر يا لايه چربي دار و لايه عمقي را فاسياي اسكارپا مي نامند كه در زير ناف مشخص تر است سه طبقه عضلات مايل خارجي مايل داخلي و عرضي شكمي البته در طرفين خط وسط جلو شكم يك زوج عضلات مستقيم شكم نيز وجود دارد فاسياي عمقي جدار شكم يا فاسياي ترنسورساليس يا عرضي كه در محل هاي مختلف نام هاي گوناگون دارد از جمله فاسياي ديافراگماتيك فاسياي ايلياكا لايه قدامي تراكولومبار و فاسياي لگن و بافت همبندي خارج صفاقي صفاق جداري شكم نواحي استخواني جدار شكم در بالا و جلو غضروفهاي دنده هاي كاذب و در خلف دنده هاي 11 و 12 مي باشند و در جلو و بالا زائدة خنجري استرنوم لمس مي شود در پايين و جلو سمفيز پوبيس و تكمه پوبيس در خارج آن و خارهاي قدامي فوقاني خاصره و ستيغ خاصره ملموس است مهره هاي كمري در خلف قرار دارند و خار آنها در پشت قابل لمس است مهره كمري نمونه چهار مهره اول تا چهارم كمري از مهره هاي تيپيك و مشابه مي باشند جسم مهره بزرگتر از مهره هاي سينه اي و پهن و عرض طرفين آنها بيشتر است ارتفاع بخش قدامي تنه بيشتر از خلف آن است سوراخ مهره اي مثلثي است و بزرگتر از مهره هاي سينه اي مي باشد ولي از سوراخ مهره اي گردني كوچكتر است پديكل كوتاه و قوي است بريدگي مهره اي تحتاني عميق تر از فوقاني است لامينا كوتاه ضخيم و پهن است به طرف خلف و داخل گرايش دارد خار مهره چهار ضلعي مستطيل شكل است و به سمت خلف گرايش دارد زوائد عرضي نازك بوده و به سمت خارج و خلف امتداد دارد و مشابه جايگزين دنده ها در قفسه سينه مي باشد صفاق يک پرده سروزي وسيع و پيچيده است که جدارهاي شکم و لگن را آستر کرده و احشاي مختلف شکمي و لگني را به اشکال متفاوتي پوشش ميدهد صفاق داراي يک بخش جداري يا پاريتال است که مجاور جدارهاي شکم بوده ويک بخش آنرا احشايي يا ويسرال مي نامند که چسبيده به هر يک از احشاء مي باشد پرده هاي سروزي محتوي غدد مترشحه سروز هستند که براي از بين بردن اصطکاک احشاء مفيد است بين صفاق جداري و صفاق احشايي يک حفره بالقوه صفاقي وجود دارد که گاهي اين حفره حجمش کم است و گاهي زياد براي مثال زماني که معده و روده ها خالي اند حفره صفاقي اطراف روده ها وسيعتر است حفره صفاقي در مرد کاملاً بسته است ولي در زن از طريق لوله رحمي به خارج راه دارد
در حقيقت احشاي مختلف شکم در حين رشد جنيني به درون يک کيسه بسته صفاقي نفوذ کرده وآن را براي خود پوشش مي سازد اينواژيناسيون در دوره جنيني دستگاه گوارش و از جمله معده توسط يک پرده 2 لايه صفاقي به نام مزوگاستر قدامي شکم آويزان بوده است 2 لايه صفاقي از خلف به نام مزوگاستر خلفي معده و روده ها را به جدار خلفي شکم اتصال مي داده است معده در آغاز داراي سطوح راست و چپ بوده است و پس از چرخش در دوران جنيني داراي سطوح قدامي و خلفي مي شود لذا مزوگاستر خلفي معده به چپ ميرود و مزو گاستر قدامي به سمت راست ميرود و در خلف معده يک فضا يا حفره کوچک صفاقي به نام کيسه کوچک Lesser sac يا بورسا امنتاليس پديد مي آيد که تنها از طريق سوراخي که در بالاي ابتداي اثني عشر قرار دارد با کيسه بزرگ صفاقي Greater sac مرتبط است اين سواخ را سوراخ وينسلو يا اپي پلوئيک صفاقي مي نامند اجزاي مختلف صفاقي بعداً تشريح خواهد شد
عمل صفاق عمل اصلي صفاق ايجاد محيط لغزنده درون شکم مي باشد تا احشاي گوناگون هنگام تحرک کمترين اصطکاک و سايش را داشته باشند سلولهاي لنفوسيت و فاگوسيت روي صفاق و درون مايعات سروزي صفاق محافظ احشاء در برابر باکتري ها مي باشد امنتوم بزرگ که بعداً شرح آن خواهد آمد پليس شکم نام دارد و ميتواند با حرکات خود به سوي کانون باکتريها و عفونت پيشروي کرده آنها را محاصره نموده و با فاگوسيت هاي خود آنجا را مورد حمله قرار دهد صفاق نگهدارنده و محافظ احشاء است ونيز در ترميم بافت ها موثر است پرده مزوتليال صفاقي همانند غشاء نيمه تراوا عمل ميکند و مايعات و مولکولهاي ريز مي توانند از آن عبور نمايند و مايعات موجود در حفره صفاقي را به خود جذب مي کند از اين خاصيت براي جذب اوره در افرادي که کليه ندارند استفاده نموده و به اصطلاح در انجام دياليز صفاقي مفيد است بهترين شيوه جهت فهم وضعيت پراکندگي صفاق آن است که حفره شکمي را در يک سطح ميد ساژيتال و دو سطح عرضي يا افقي بررسي نماييم سطوح افقي را بهتر است در مجاورت 12T يعني جايي که سوراخ وينسلو در بالاي دئودنوم واقع شده باشد و نيز سطحي که از ناف مي گذرد بررسي نمود
بررسي صفاق در سطح ميدساژيتال يا مياني چنانچه از سطح خلفي جدار قدامي شکم در محاذات ناف شروع به چرخش در شکم نماييم صفاق جداري به بالا رفته و به سطح تحتاني ديافراگم مي رسد Falciform lig رباط داسي شکل و به روي سطح قدامي و فوقاني کبد به زير ديافراگم رفته و دوباره به سطح قدامي کبد بر مي گردد و در اينجا به نام لايه فوقاني رباط کرونر نام مي گيرد از سطح قدامي کبد به لبه تحتاني کبد رسيده و به سطح ويسرال تا ناف کبد ممتد ميشود و از اينجا به سمت انحناي کوچک معده و روي بخش اول دئودنوم پيش ميرود و به عنوان لايه قدامي امنتوم کوچک نام مي گيرد از انحناي کوچک معده صفاق به سطح قدامي معده رفته و به انحناي بزرگ معده ميرسد و از اينجا در جلوي روده کوچک به شکل پرده پيش بند مانندي آويزان مي شود که امنتوم بزرگ نام ميگيرد امنتوم يا چادرينه بزرگ 4 لايه دارد از انحناي بزرگ معده لايه قدامي امنتوم بزرگ تا ارتفاع متغييري پايين مي آيد و سپس به روي خود به خلف و بالا منعطف ميشود و خلفي ترين لايه امنتوم بزرگ را مي سازد و به کولون عرضي ميرسد و از خلف کولون عرضي گذشته و صفاق بخش تحتاني و خلفي کولون عرضي را ايجاد کرده و از بخش خلفي آن به عنوان لايه خلفي تحتاني مزوکولون عرضي به جلوي پانکراس ميرسد و جداري ميشود از اينجا صفاق جدار خلفي از جلوي دئودنوم گذشته و دئودنوم و پانکراس را در خلف صفاق جداري قرار ميدهد
صفاق جداري از اينجا لايه فوقاني و راست مزانتر روده بند را تشکيل ميدهد و روده کوچک را از جلو به زير و خلف دور زده و به عنوان لايه تحتاني يا چپ مزانتر به سمت جدار خلفي شکم بر مي گردد از جدار خلفي شکم صفاق که اکنون دوباره جداري شده است به جلوي آئورت و وريد اجوف تحتاني و کليه ها آمده و آنها را خلف صفاقي قرار ميدهد و سپس در پايين در برش ساژيتال به روي سطح قدامي رکتوم آمده و در مرد به روي سطح خلفي و فوقاني مثانه منعطف مي گردد و بين رکتوم و مثانه بن بست رکتووزيکال را ايجاد ميکند در زن صفاق جلوي رکتوم به روي فورنيکس يا بن بست خلفي گردن رحم منعطف شده و بن بست رکتوواژينال يا رکتويوترين يا دوگلاس راست روده اي رحمي را ميسازد و سپس رحم را دور ميزند و به سطح قدامي تحتاني رحم برگشته و سپس به روي سطح فوقاني مثانه انعطاف ديگري ايجاد مي کند که اين را بن بست وزيکويوترين يا مثانه اي رحمي مينامند سپس در زن و مرد صفاق روي مثانه به سطح خلفي جدارقدامي شکم در پايين رسيده و به ناف که مبدأ شروع صفاق در سطح ساژيتال بود منتهي ميگردد به هر حال اين نحوه چرخش صفاقي در سطح مديان در حفره بزرگ يا Greater sac صفاقي مي باشد براي چرخش در کيسه کوچک وتکميل صفاق شکمي اين بار از جلوي پانکراس شروع مي کنيم
صفاق جداري سطح قدامي پانکراس راپوشانده و سپس آستر بخش خلفي ديافراگم مي شود و در خلف فضاي برهنه کبدي در پشت کبد به عنوان لايه تحتاني و يا خلفي رباط کرونر لايه تحتاني نام مي گيرد از اينجا صفاق کبد از سطح خلفي کبد به سطح تحتاني آن آمده و از اطراف ناف کبد سازنده لايه خلفي امنتوم کوچک ميشود که به انحناي کوچک معده ميرسد از انحناي کوچک معده صفاق سطح خلفي و تحتاني معده را پوشانده و به انحناي بزرگ ميرسد و با نزول به پايين و برگشت به بالا دو لايه مياني امنتوم بزرگ را بين لايه قدامي و خلفي ايجاد مي کند و لذا امنتوم بزرگ يک پرده 4 لايه است که در جلوي روده ها آويزان است پس از نزول لايه دوم امنتوم بزرگ دوباره به بالا منعطف ميشود و لايه سوم امنتوم بزرگ را ميسازد که به جلو و بالاي کولون عرضي رفته و سپس لايه قدامي و فوقاني مزوکولون عرضي را مي سازد و نهايتاً به نقطه اول يعني به جلوي پانکراس دوباره ميرسد و بدين ترتيب چرخش صفاقي در سطح ميد ساژيتال در کيسه کوچک صفاقي نيز کامل ميشود
بررسي صفاق در سطح افقي در محاذات 12T يا سوراخ وينسلو
در چرخش صفاقي در برش عرضي در اين ناحيه ميتوان از خط مياني سطح يا جدار قدامي شکم شروع کردصفاق به سمت چپ رفته و به سطح چپ و قدامي کليه چپ ميرسد و از اينجا کليه را خلف صفاقي قرار ميدهد و به سوي ناف طحال پيش ميرود و لايه خارجي يا چپ رباط اسپلنيکورنال را بين کليه چپ و طحال ايجاد مي کند سپس صفاق احشايي تمام طحال را از خلف به چپ و جلو دور زده و از جلوي ناف طحال به عنوان لايه خارجي و چپ رباط گاسترواسپلنيک به انحناي بزرگ معده سمت چپ مي رود رباط گاسترواسپلنيک جلوتر است و لمس مي شود ولي رباط اسپلنيکورنال عمقي تر است
صفاق سطح قدامي معده را پوشانده و به انحناي کوچک معده ميرسد و از اينجا لايه قدامي امنتوم کوچک ايجاد مي شود و در منتهي اليه راست امنتوم کوچک صفاق حول پايه کبدي چرخش کرده و لايه خلفي امنتوم کوچک را مي سازدو دوباره به انحناي کوچک معده مي رسد صفاق از انحناي کوچک معده سطح خلفي معده را مي پوشاند و از معده به سوي ناف طحال مي رود و لايه خلفي رباط گاسترواسپلنيک عروق گاستريک کوتاه و گاسترواپي پلويک چپ در ضخامت آن هستند ايجاد مي شود
از ناف طحال رباط به سوي جلوي کليه چپ رفته و لايه قدامي يا داخلي راست رباط اسپلنيکورنال عروق اسپلنيک در ضخامت آن هستند را مي سازد صفاق جلوي کليه چپ به سمت راست رفته و از جلوي آئورت و رناکاوااينفريور مي گذرد و سپس از جلوي کليه راست عبور مي کند صفاق از اينجا به بعد به سطح تحتاني و خلفي کبد رفته و لايه تحتاني رباط کرونر کبد را ميسازد و از اينجا سطوح کبد را به سمت چپ پوشانده و به سطح قدامي فوقاني کبد رفته و سپس به عنوان لايه فوقاني رباط کرونر نام مي گيرد
برش صفاق و بررسي آن در سطح افقي در محاذات ناف صفاق جداري در اين سطح از پشت ناف به سمت چپ پيگيري مي شود تا به جلوي کولون نزولي ميرسد و آن را خلف صفاقي باقي مي گذارد و به جلوي جدار خلفي شکم رسيده و سپس لايه چپ تحتاني مزانتر روده را مي سازد و اطراف روده کوچک را دور ميزند و سپس به عنوان لايه راست فوقاني مزانتر دوباره به جدار خلفي شکم ميرسد و از جلوي آئورت و وريد اجوف تحتاني گذشته و در سمت راست شکم کولون صعودي را در سه سطح چپ و جلو و راست پوشش ميدهد و سپس جداري شده و نهايتاً به جدار قدامي شکم تا خط مياني قدامي باز مي گردد در جلوي روده ها در اين سطح مقطع عرضي امنتوم بزرگ در پشت جدار قدامي شکم ديده ميشود
بررسي صفاق جداري جدار خلفي شکم و عناصر خلف صفاقي يا رتروپريتونال کليه راست و چپ پانکراس به جزدم آن در رباط اسپلنيکورنال است بخشهاي 2و3و4 دئودنوم بخش1 در ضخامت رباط هپاتودئودنال امنتوم کوچک مي باشدآئورت و وريد اجوف تحتاني و عضلات عمق شکم اينها همه خلف صفاقي اند
بخشهايي در جدار خلفي شکم صفاق ندارد از جمله فضاي برهنه کبدي در سطح خلفي ديافراگم خلف کونولهاي صعودي و نزولي ريشه مزانتر و ريشه مزوکولون عرضي و ريشه مزوکولون سيگموئيددر خلف صفاق واقع شده اند
مزانتر دو لايه صفاقي مربوط به روده است که ازجدارخلفي شکم به روده اتصال دارد ريشه روده بند با مزاتر 15 طول دارد و از سمت چپ 2L و مجاور زاويه دئودنوژژونال شروع شده و به طور مايل به پايين و راست رفته و از جلوي بخش سوم دئودنوم گذشته و نيز از جلوي آئورت و وريد اجوف تحتاني اورترراست و از جلوي عضله پسوآس راست مي گذرد و به نزديکي مفصل ساکروايلياک راست ميرسد فاصله روده کوچک تا ريشه مزانتر را عرض مزانتر مي نامند و حدود20 سانتي متر است بين دو لايه مزانتر شاخه هاي عروق مزانتريک فوقاني مي باشد و نيز غدد لنفاوي و اعصاب خود مختار و چربي وجود دارد
مزوکولون عرضي دو لايه صفاقي است که کولون عرضي را به جدار خلفي شکم اتصال مي دهد ريشه مزوکولون عرضي از جلوي کليه راست و بخش دوم دئودنوم و از جلوي سر و پايين تنه و دم پانکراس عبور ميکند و از بالاي زاويه دئودنوژژونال گذشته و به سطح قدامي کليه چپ ميرسد در ضخامت آن عروق کوليک مياني و کوليک راست و چپ و لنف و اعصاب سمپاتيک وجود دارد
مزوکولون سيگموئيد کولون نزولي پس از رسيدن به ستيغ ايلياک سمت چپ به کولون ايلياک و سيگموئيد معروف است ريشه مزوکولون سيگموئيد از لبه لگن به سوي مفصل ساکروم تا 3S نزول مي کنددر ضخامت مزوکولون سيگموئيد عروق سيگموئيد و سوپريوررکتال وجود دارند شاخه چپ مزوکولون سيگموئيد از کنار عروق ايلياک خارجي به پايين مي رود و از جلوي عروق گونادال چپ مي گذرد شاخه داخلي و راست عموداً تا 3S پايين مي آيد و در پيوستگاه آن دو شاخه رسس يا بن بست اينترسيگموئيد است که اورتر چپ از زير آن مي گذرد
عناصر سطحي و استخواني جدار شكم
نواحي 4 گانه يا ربع هاي شكمي
لايه هاي جدار شكم در خط پارامديان از جلو به عقب
لايه هاي جدار شكم در سطح ميدکلاويکولار از جلو به عقب
عضله مايل خارجي Ext oblique
عضله مايل داخلي Int oblique
عضلة عرضي شكمي Trans Abdomimis
عضله مستقيم شكمي Rectus Abdominis
عضله كرماستر آويزان كننده
فتق نافي مادرزادي امفالوسل
چين ها و نواحي خلف جدار قدامي شکم
بررسي صفاق در سطح ميدساژيتال يا مياني
بن بست يا رسسRecess صفاقي
درپايين حفره گريتر ساک با کيسه بزرگ صفاقي