این مقاله با فرمت Word بوده و قابل ویرایش است همچنین آماده پرینت می باشد
موضوع : مقاله واکنش های پسیکوفیزیولوژیکال و اختلالات شبه جسمی و خواب
در طول تاريخ فلاسفه و دانشمندان در خصوص ارتباط بين جسم و روان بحثهاي فراوان داشته اند اخيراً موضوع اثرگذاري متقابل جسم و روان بر يكديگر مورد توجه دوباره واقع شده است بيشترين توجه در مورد نقش سيستم هاي اندوكرين و ايمني در بروز اختلالات پسيكوفيزيولوژيك مي باشد برخي معتقدند كه هر بيماري يك جزء پسيكوفيزيولوژيكال دارد يعني هر اختلال جسمي يك جزء پسيكولوژيكال و هر اختلال رواني يك جزء فيزيكال به همراه دارد
تسلسل واكنشهاي پسيكوفيزيولوژيكال در سال 1929 والتركانون تحقيق ارزشمندش را بعنوان تغييرات بدن در زمان درد گرسنگي ترس و خشم به چاپ رسانيد او واكنش جنگ يا فرار را توصيف كرد بدنبال پژوهش كانون ساير متخصصين نيز شروع به مطالعه واكنشهاي فيزيكي به استرسورهاي فيزيولوژيكال كردند براي مثال در سال 1951 ولف و كارنجيوس تحقيقات خود را مبني بر ارتباط بين استرس و افزايش فشار خون گزارش نمودند آنها متوجه شدند كه افزايش هيجانات منتج به افزايش فشار خون خواهد شد هاني سليه تئوري استرس را در سال 1959 بطور مشخص پيشنهاد كرد سليه يك پروسه سه مرحلهاي را در واكنش به استرس توصيف كرد كه بعنوان سندرم تطابقي عمومي شناخته شده است اين سه مرحله عبارت است از
واكنش اخطار اين واكنش يك عكس العمل فوري به يك استرسور است مكانيسم هاي آدرنوكورتيكال منتج به رفتارهايي بصورت واكنش جنگ يا فرار ميشود
مرحله مقاومت در اين مرحله بدن شروع به تطابق مي كند كه نيازمند صرف انرژي بيش از معمول براي ادامه حيات است
مرحله رهايي مكانيسم هاي دفاعي ضعيف شده و شكست مي خورند و تأثير منفي استرسورها به ارگانيسم داخلي گسترش مي يابد
تشخيص رفتارها بعضي رفتارها با اختلالات پسيكوفيزيولوژيكال همراه هستند لازم است جهت توصيف مسائل واقعي ارگانيك و درمان آنها ارزيابي دقيقي به عمل آيد اين گونه بيماريها نبايد صرفاً بعنوان بيماري پسيكوسوماتيك مطرح شوند اختلالات پسيكوفيزيولوژيكال جدي در صورت عدم درمان مي توانند كشنده باشند فاكتورهاي پسيكولوژيكال شرايط فيزيكي هر قسمت از بدن را تحت تأثير قرار مي دهند
پسيكولوژيكال برخي افراد بدون هيچ گونه اختلال ارگانيك شكايات با علائم جسماني دارند اين اختلالات اختلالات سوماتوفرم ناميده مي شوند كه شامل اختلال سوماتيزاسيون جسماني كردن مي باشند كه در آن فرد شكايات جسماني متعددي دارد اختلال تبديلي كه در آن فقدان يك عملكرد فيزيكي و يا تبديل در عملكرد فيزيكي رخ مي دهد اختلال هيپوكندريازيس يا بيمار انگاري اختلالي است كه فرد در آن دچار ترس نسبت به ابتلا و يا اعتقاد به ابتلاي يك بيماري جدي مي باشد
اختلال بدريختي بدن كه در آن فرد با وجود ظاهر معمولي نگران وجود يك نقص فيزيكي است و اختلال درد كه در آن فاكتورهاي پسيكولوژيك نقش مهمي در شروع تشديد و زمان درد اعمال مي كند مثال كلينيكي بعدي تاريخچه فردي با تشخيص اختلال جسماني كردن مي باشد
مثال كلينيكي خانم O يك زن مجرد 28 ساله است كه در يك بيمارستان بزرگ جهت ارزيابي كامل پزشكي بستري شده است وقتي در مورد شكايت اصلي وي سئوال مي شود او مي گويد هرگز خوب نبوده ام حتي وقتي يك بچه بودم بيمار بودم خانم O شكايات متعددي را رديف مي كند اين شكايات شامل طپش قلب بي نظمي قاعدگي قاعدگي هاي دردناك دوبيني اختلال در هضم غذا پشت درد درد زانوها و پاها علائم معدي روده اي از جمله درد معده تهوع استفراغ اسهال عدم تحمل غذاهاي دريايي سبزيجات از خانواده كلم مخمرها و تخم مرغ مي باشد به استثناي حساس بودن به غذا هيچ كدام از علائم پايدار نمي باشند خانم O با پدر و مادرش زندگي ميكند او كوچكترين فرزند از سه فرزند مي باشد او از دبيرستان فارغ التحصيل شده اما بعلت غيبتهاي مكرر نمرات پاييني داشته است او سعي كرده بعنوان يك كارمند در مغازهاي كار كند اما به علت غيبتهاي متعدد از آنجا اخراج شده است او بنظر نميرسيد خيلي دلواپس از دست دادن شغلش بوده باشد با وجود اينكه 8 سال بيكار بوده هرگز سعي نكرده كار جديدي پيدا كند وقتي از وي در مورد چگونگي گذران اوقاتش سئوال مي شود پاسخ مي دهد كه او گاهي كارهاي باغباني و گاهي كارهاي منزل را انجام مي داده است البته زماني كه احساس خوبي داشته است با وجود اين او بيشتر اوقاتش را صرف تماشاي تلويزيون كرده است
اختلالت شبه جسمي و خواب
واكنشهاي پسيكوفيزيولوژيكال و اختلالات شبه جسمي و خواب
تسلسل واکنشهای پسیکوفیزیولوژیکال
تشخیص های انتخابی پرستاری
تشخیص های انتخابی پرستاری
یک مثال کلینیکی از یک روان پرستار