این مقاله با فرمت Word بوده و قابل ویرایش است همچنین آماده پرینت می باشد
موضوع : مقاله نقش اخلاق در ارتباطات
استيسي مري دانشجوي رشتهي ارتباطات در يك دانشگاه دولتي است هفتهي گذشته استاد او در سميناري چندين نظريه در باب اخلاق به دانشجويان خود ارايه كرد استيسي تا پيش از اين پرداختن به بحث هاي فلسفي را اتلاف وقت ميدانست اما از آن پس در اين باره دچار ترديد شد به موقعيت هاي جالبي كه او طي 12 ساعت گذشته با آنها روبرو شده توجه كنيد در پايان كلاس توليد برنامه هاي صبحگاهي توليزيوني رئيس دانشكده نزد دانشجويان آمد تا فرم نظرخواهي از استاد درس مربوطه را بين دانشجويان توزيع كند استيسي براي استادش احترام قايل بود چرا كه او به دانشجويانش خيلي توجه ميكرد اما متأسفانه به عنوان استاد درس تكنيك هاي رسانه اي بي نظم و بي لياقت بود آيا استيسي مي بايست نقاط ضعف استادش را ناديده مي گرفت تا مبادا كارش را از دست بدهد يا اين كه بايد واقعيت را مي گفت
هنگام صرف ناهار يكي از دانشجوياني كه در سمينار شركت كرده بود نزد استيسي آمد و به او گفت كه سرپرستي دانشجوياني را برعهده دارد كه سه شنبه شبها به كودكان محله هاي فقير نشين شهر آموزش مي دهند و از استيسي خواست تا او نيز به آنان بپيوندد استيسي هميشه فكر مي كرد كه او آدم نامطمئني است و مي ترسيد كه در هنگام تاريكي هوا در آن محله ها بماند اما چون نمي خواست كه احساس خود را بروز دهد گفت كه وقت آزاد ندارد
وقتي استسي و هم اتاقيش ميشل در حال صرف شام بودند تلفن زنگ زد همين كه استيسي خواست گوشي تلفن را بردارد ميشل داد زد “اگر سين بود بگو نيستم” وقتي گوشي را برداشت شنيد كه كسي مي گويد “سلام من سين هستم ميشل آنجاست” استيسي مي دانست كه گفتن حقيقت سرآغاز يك جنگ رواني شديد با ميشل خواهد بود
بعد از ظهر آن روز وقتي استيسي از كتابخانه بر مي گشت يكي از دانشجويان بنام هارولد كه در آپارتمان كناري او زندگي مي كرد او را به يك نوشيدني دعوت كرد استيسي هم پذيرفت هارولد به طور كلي شخصيتي مثبت دارد اما آن شب بخاطر مصرف بيش از حد الكل پرخاشگر شده بود و وقتي خواست با اتومبيل در شهر گشتي بزند استيسي كليد ماشين را توي جيبش گذاشت چند دقيقه بعد هارولد از او پرسيد “آيا تو كليد مرا برداشته اي”
اخلاق بايد موارد خاكستري زندگي ما را در بر گيرد وقتي تصميم هاي اخلاقي سياه و سفيدند دانستن كاري كه بايد انجام داد مشخص و آسان است ممكن است بر اعتقادات خود پايدار باقي نمانيم اما هيچ وقت اين سئوال در ذهنمان ايجاد نمي شود كه چه بايد بكنيم موقعيت هايي كه استيسي با آنها روبرو شده ممكن است براي همهي ما پيش آمده باشد موارد فوق نمونه هايي از فريب كاري هاي گفتاري هستند سكوت اختيار كردن در اين شرايط موجب وخيم تر شدن اوضاع ميشود در موارد 1و2 بي صداقتي هاي استيسي تنها به كتمان حقيقت خلاصه ميشود در حالي كه موارد 3و4 دروغ هايي گستاخانهاند در دو مورد نخست از طرف ديگران بر استيسي فشار وارد ميشود اما در دو مورد بعدي خود اونيز اندكي مقصر است او نميبايست به تلفن جواب مي داد يا كليد ماشين را در جيبش مي گذاشت البته در زندگي موقعيت هاي پيچيده اي وجود دارند كه آسيب هاي حاصل از آنها بسيار جدي تر است نظريات اخلاق گرايانه اي كه در اين بخش مورد بحث قرار گرفتهاند مي توانند به استيسي كمك كنند تا بتوانند در موقعيت هاي فوق با كمال صداقت برخورد كند نظريهي آخر دربارهي روشهاي تصميم گيري مبتني بر اخلاق است در نظريهي نخست نتايج رفتاري را مورد بررسي قرار مي دهند آيا دروغ ميتواند به خوبي منجر شود يا آن كه از آسيب رساندن جلوگيري نمايد سه تئوري بعدي دربارهي درستي يك رفتار بدون توجه به سودآوري يا عدم سودآوري آن است آيا دروغ گويي منصفانه ودرست است و آيا ما وظيفه داريم همواره صادق باشيم سه نظريهي بعدي نيز به شخصيت و انگيزه هاي دروني مي پردازند كه به واسطهي آنها ميتوان يك فرد را اخلاقي ناميد آيا گفتن حقيقت فضيلت محسوب ميشود آخرين نظريه هم به امكان وجود تفاوت شما دارد از روي كدام نظريه بهتر ميتوانيد رفتار استيسي را مورد قضاوت قرار دهيد خودخواهي اخلاقي اپيكوروس منفي انديشان مي گويند مردم فقط به فكر خود هستند چرا كه همه مي خواهند اولين باشند پيروان مكتب خود پرست اخلاقي معتقدند افراد بايد چنين باشند و هر كس بايد سلايق شخصي خود را ارتقا دهد سيستم اخلاقي خود پرستان تنها به يك فرد خلاصه ميشود
مكتب سودگرايي جان استوارت ميل
عدالت به عنوان رعايت انصاف جان راولز
اخلاق گفتگو مدارانه مارتين بابر
آوايي متفاوت كارول گيليگان