موضوع : کارآفرین ها و کارآفرینی در صنعت
توضیح: این فایل به صورت ورد و آماده ی پرینت می باشد
مقدمه:
«كارآفريني از ابتداي خلقت بشر و همراه با او در تمام شئونات مختلف زندگي انسان حضور داشته و مبناي تحولات و پيشرفت هاي بشري بوده است و اكنون در عرصه جهاني افراد خلاق، نوآور،نوساز و مبتكربه عنوان كارآفرينان چرخ هاي توسعه اقتصادي را به حركت درميآورند. در اهميت كارآفريني همين بس كه طي 20 سال (1980-1960) در يكي از كشورهاي جهان سوم (هندوستان) تنها پانصد موسسة كارآفريني شروع به كار كرده اند و حتي پاره اي شركت هاي بزرگ جهاني براي حل مشكلات خود به كارآفرينان روي آورده اند» (تدبير، ش 90، 1377، ص 10)
«تغيير فراگير روش ها و نگرش ها طي دو دهة اخير و جذب و به كارگيري مديران كارآفرين بيانگر نقش كليدي كارآفرينان به ويژه در ايجاد واحدهاي اقتصادي كوچك و متوسط كه منجر به اشتغال زايي زياد ميشود» (مدرس، بهار 77، ش 6، ص 122)
«توجه به كارآفريني و ايجاد توسعه آن گام مثبتي در اشتغال زايي،افزايش منابع ملي، رفع خلل، شكاف ها و تنگناهاي بازار و اجتماع، تحول و تجديد حيات ملي و محلي، ايجاد ثروت و توزيع درآمد و عامل تعادل در اقتصاد پويا و ترغيب و تشويق در سرمايه گذاري همراه با سود اجتماعي است.» (كارآفرين، ش 8، 1380 صص 24 و 26)
تعريف و مفهوم واژة كارآفريني
«واژه اي است فرانسوي به معناي متعهد شدن "undertake" بنابر تعريف واژه نامه دانشگاهي و بستر كارآفرين كسي است كه متعهد ميشود مخاطره هاي يك فعاليت اقتصادي را سازماندهي، اداره و تقبل كند» (احمدپور، 1379-4)
«از حدود 1700 ميلادي به بعد فرانسويان درباره پيمانكاران دولت كه دست اندركار ساخت جاده، پل، بندر و استحكامات بودند به كرات لفظ كارآفرين را به كار برده اند اما نبايد فراموش كرد كه در اوايل سدة شانزدهم كساني را كه در امر هدايت ماموريت هاي نظامي بودند كارآفرين مي خواندند و اين مساله تا بدانجا پيشرفت كرد كه براي انواع مخاطرات (Risks) با محدوديت هايي اين واژه مورد استفاده قرار گرفت» (كوچران، 1968-87)
«انگليسي ها برخلاف فرانسوي ها سه اصطلاح متفاوت را در خصوص كارآفرين به كار گرفتند كه عبارت بودند از:
متعهد ، ماجراجو و كارفرما » (كوچران، 1968-88) اين واژه در سال 1848 توسط استوارت ميل به كارآفرين "Entrepreneur" در زبان انگليسي ترجمه شد او كاركرد و عمل كارآفرين را شامل: هدايت، نظارت، كنترل، مخاطره پذيري مي دانست و عامل متمايز كننده مدير و كارآفرين را مخاطره پذيري معرفي مي كرد.» (بروكهاوس و هوروتيز ، 1986-27).
تعاريف كارآفريني از ديدگاه نظريه پردازان
در اين خصوص دانشمندان بسياري اظهار عقيده نموده اند كه در اين مقاله به بررسي مهمترين عقايد و نظرات ميپردازيم.
1- كارآفريني از ديدگاه اقتصاد دانان
«كارآفرين وكارآفريني اولين بار موردتوجه اقتصاددانان قرار گرفت» (احمدپور،1379-5) « “ريچارد كانتيون” (Richard contillon 1730) اولين فردي بود كه اين واژه را در علم اقتصاد ابداع كرد وي به سه عنصر اصلي در جستجوي فعاليت «كارآفرينان» اشاره نمود. 1- كارآفرينان در يك محيط همراه با عدم قطعيت فعاليت ميكنند. 2- آنها در صورت نداشتن توانايي زياد براي فعاليت اقتصادي با فساد و تباهي خاصي مواجه ميشوند.
3- آنان سرمايه اوليه خودشان را فراهم ميآورند» (رامبال ، 1989-17) «كانتيلون، هركس را كه با بهايي نامعين دست به خريد و فروش بزند كارآفرين ميداند» (كوچران، 1968، 87)
«ژوزف شومپيتر (Joseph Schompeter , 1934) ميگويد: كارآفرين نيروي محركه اصلي در توسعه اقتصادي است و نقش وي عبارت است از نوآوري و ايجاد تركيب هاي تازه از مواد» (احمدپور، 1379-87)
« “شومپيتر” نقش مديران و افرادي كه كسب وكار ايجاد مي نمايند را از مفهوم «كارآفرين» جدا مي نمايد. از ديدگاه وي هر كدام از فعاليت هاي زير كارآفرين است.
1- ارائه كالايي جديد 2- ارائه روش جديد در فرايند توليد 3- گشايش بازاري تازه 4- يافتن منابع جديد و ايجاد هرگونه تشكيلات جديد در صنعت «كارآفرين» در اين ميان بايد صاجبان سرمايه را در خصوص مطلوبيت نوآوري خويش متقاعد سازد» (پالمر، 1987، 47)
«شومپيتر استدلال ميكند كه «كارآفرينان» سازوكارهاي ايجاد و توزيع ثروت در نظام سرمايه داري هستند او اين فرآيند را «تخريب خلاق» مي نامد چرا كه كارآفرينان ثروت جديد را از طريق تخريب ساختارهاي موجود بازار ايجاد ميكند» (احمدپور، 1379-54) شومپيتر معتقد است كه تعادل پويا از طريق نوآوري و كارآفريني ايجاد مي گردد ايندو مشخصه يك اقتصاد سالم است.» (دراكر ، 1985- 17) شومپيتر «مدير را تنها هنگامي كارآفرين ميداند كه تخريب خلاق يا نوآورانه را از خود بروز دهد» (كوچران، 1968-90)
2- كارآفرين از ديدگاه دانشمندان مديريت
«پيتر دراكر (Petter Drucker 1985) : معتقد است «كارآفرين» كسي است كه فعاليت اقتصادي كوچك و جديدي را با سرمايه خود شروع مي نمايد» (احمدپور، 1379-21)
«به نظر ساوير (J. E. Sawyer 1958) كارآفريني را ميتوان در دامنه وسيعي از وظايف مشاهده نمود. اين وظايف ميتواند شامل نوآوري محض تا كارهاي معمولي باشد و كارآفريني را نه تنها به طور مستقل و فردي بلكه در تمام سازمانهايي كه در آنها تصميم گيري هاي متهورانه اتخاذ مي گردد و بر تركيب و تخصيص منابع در شرايط بي ثبات تأثير مي گذارد ميتوان يافت» (بروكماوس، 1982- 40)
« «ديويد مك كران واريك فلانيگان» كارآفرينان را افرادي نوآور ، با فكري متمركز و به دنبال كسب توفيق و مايل به استفاده از ميانبرها مي دانند كه كمتر مطابق كتاب كار ميكنند و در نظام اقتصادي، شركت هاي نوآور، سود آور و با رشدي سريع ايجاد مي نمايند» (احمدپور، 1377-34)
3- كارآفريني از ديدگاه محققين علوم رفتاري
«رابرت لمب (R. K. Lamb 1952) معتقد به نقش كارآفرين به عنوان تصميم گيرنده است وي معتقد بود كه «كارآفريني» يك نوع تصميم گيري اجتماعي است كه توسط نوآوران اقتصادي انجام ميشود و نقش عمده كارآفرين را اجراي فرآيند گسترده ايجاد جوامع محلي، ملي و بين المللي و يا دگرگون ساختن نهادهاي اجتماعي و اقتصادي مي دانست.» (پالمر، 1987- 48)
«به نظر «ردليچ» (F- Redlich 1958) كارآفرين در حاليكه مدير، سرپرست و هماهنگ كننده فعاليت هاي توليدي است برنامه ريز، نوآور و تصميم گيرنده نهايي در يك شركت توليدي نيز مي باشد. به عبارت ديگر او تأمين كننده وجوه و ديگر منابع در شركت ميباشد.» (مك كله لند 1961-240)
فهرست مطالبعنوان صفحه
كارآفريني موتور توسعه اقتصادي 1
مقدمه 1
تعريف و مفهوم واژة كارآفريني 2
تعاريف كارآفريني از ديدگاه نظريه پردازان 3
ويژگيهاي روان شناختي كارآفرينان 6
ويژگيها و خصوصيات كارآفرينان 6
تعريف ويژگي هاي عمومي 7
كارآفرين مستقل، سازماني و شركتي 8
كارآفرين بودن و خلاق بودن دو روي يك سكه 12
كارآفريني بازارگرا يا بازارساز 16
سرمايه داران ارشادگر در خدمت كارآفرينان 19
الگوي نوآوري در سازمان صنعتي ايران 20
موانع قانوني رشد كارآفرين در صنايع كوچك ايران 21
آثار كارآفرينان ديروز سرمشق كارآفرينان امروز 25
خصوصيات اصلي كارآفرينان و مصاديق آنها 25
فهرست منابع 35
دانلود کامل این فایل ،
بعد از خریداری