موضوع : تحقیق تکنیکهای تحلیلی
كلمة تجزيه و تحليل يكي از آن كلمات متداول است كه زيبا به نظر ميآيد اما معاني گوناگوني دارد شيوههاي مختلف زيادي براي تجزيه و تحليل ايمني هوايي وجود دارد و تكنيكهاي استاندارد بسيار كم براي اين كار وجود دارند
براي اهدافمان ما قصد داريم كه تجزيه و تحليل را به دو طريق متفاوت تعريف كنيم اول ميخواهيم آن را به عنوان وسيلهاي براي سازماندهي اطلاعات ارقاي به منظفر اندازه گيري چيزي يا تعيين روشها بكار بريم در مرحلة دوم نگاهي به تكنيكهاي تحليلي خواهيم داشت كه براي حل مشكلات يا تحليل علتها كاربرد دارند بياييد با ارقام شروع كنيم
نرخها شما بايد محاسبات نرخي ابتدايي و محدوديتهاي آنها را بشناسيد شما جملههايي را شنيدهايد يا خواندهايد كه به اين معنا هستند و نرخ سوانح سازمان درسال قبل اين چنين و آنچنان بود پس چه چيزي اين نرخ از كجا آمده است چه معني ميدهد چه سودي دارد سؤالات بالا سؤالات مفيدي هستند
نرخ شمار وقايعي است كه با در معرض آن وقايع قرار گرفتن تقسيم شده است تنها دليل محاسبه يك نرخ آن است كه اختلافات آشكار را بدانيم اگر اين عرضه داشته ثابت بودند هيچ نيازي به محاسبة نرخ نبود ما فقط ميتوانستيم از شمار وقايعي كه رخ ميدادند استفاده كنيم و همان هم كاملا صحيح ميبود به بياني سادهتر تعداد سوانعي كه ما با آنها رو به رو هستيم به وضوح با مقدار استفادة ما از هواپيما مرتبط است
ص 162 - اگر ما به همان تعداد در ماه از هواپيما استفاده كنيم يا سال ميتوانيم فقط از تعداد سوانحمان در تجزيه و تحليل استفاده كنيم عليرغم اين ما اينكار را انجام نميدهيم ساعات پروازي ما تغيير ميكنند و ميدانيم كه افزايش سوانح به معناي آن نيست كه اگر پروازهاي ما افزايش يابند تعداد سوانح هم زياد شوند براي حل اين موضوع در هر ساعت پروازي سوانح را محاسبه ميكنيم
مشكل اينجاست كه محاسبة نرخ تفاوتهاي موجود در تجهيزات ماموريت يا محيط را در نظر نمي گيرد به اين دليل اگر سازمانها تجهيزات يا محيط اجرايي و ماموريت متفاوتي دارند نمي توان برمبناي نرخ سوانح آنها را مورد مقايسه قرار داده سرويسهاي نظامي بعضي اوقات مي تواند اينكار را انجام دهند زيرا ممكن است واحدهاي مختلفي داشته باشند كه با تجهيزات مشابه ماموريت مشابهي انجام بدهند
گونه هاي مختلف پردازي را مي توان تقسيم بندي كرد عملياتهاي امداد رساني با هليكوپتر EMS براي مثال و مقايسه اي انجام داده با وجود اين عموما محاسبة نرخ به عنوان يك وسيله مقايسه مفيد نيست براي چه كاري خوب است خوب مي توان آن را براي مقايسة يك بخش با خودش به كاربرد
با ترسيم ميزان رشد نرخ در يك مدت زمان مشخص مي توانيم ببينيم كه آيا كار بخش ما بهتر شده است يا بدتر اين كار به ما اين امكان را مي دهد تا بدانيم كه وقتي اطلاعات را ترسيم مي كنيم به پايين توجه كنيد چه كار مي كنيم و اينكه به ما بگويد كه در آن ملت هيچ تغيير قابل توجهي در تجهيزات ماموريت يا محيط بوجود نيامده است بديهي است كه اگر ما از اين شاخه به آن شاخه بپريم نرخ سوابق ما مفهوم نخواهند بود
جابجايي زمانها يا جابجايي ميانگين نرخها
عملكردهاي پايه اي و اوليه